9 عنصر موثر در دیجیتال برندینگ موفق به کمک دیجیتال مارکتینگ

برای ارتباط بهتر با مشتریان قدیمی و جذب مشتریان جدید و به طور کلی توسعه کسب و کار خود نیاز به پیاده‌سازی دیجیتال برندینگ دارید.
برندها از 9 عنصر لازم در دیجیتال برندینگ موفق و پیاده سازی این استراتژی با کمک دیجیتال مارکتینگ بهره می‌برند
در ادامه این عناصر را برای شما بیان می‌کنیم.
این عناصر همراه با شیوه‌هایی از اجرای استراتژی دیجیتال مارکتینگ همراه شده‌اند.

1. لوگو: اولین عنصر دیجیتال برندینگ به همراه دیجیتال مارکتینگ

لوگو تنها تصویری است که اولین و بیشترین تعامل را با مشتری شما برقرار می کند.
برند دیزنی را به خاطر آورید و گوش‌های موش را در نظر بیاورید.
برند اپل را تصور کنید و فوراً یک میوه روشن در ذهنتان تداعی کنید.

لوگوها باید با شخصیت و ارزش‌های کسب و کار، صنعت و مخاطبان هدف شما مطابقت داشته باشند.
گرچه نمی‌خواهید لوگوی خیلی پر زرق و برقی داشته باشید.
اما طراحی لوگوی شما باید به اندازه کافی به یادماندنی و تأثیرگذار باشد.
البته لازم نیست طراحی لوگو آنقدر پیچیده باشد که مشتریان در بین انبوه تصاویر روزانه‌ای که می‌بینند، نتوانند آن را به یاد آورند.

برای آغاز دیجیتال برندینگ، برند خود را تعریف کنید:
آیا شما مدرن و مینیمالیست هستید؟
رترو (retro) هستید یا وینتج (vintage)؟
سرگرم کننده و متفاوت هستید؟
آیا لوگویی که در ذهن دارید بیشتر حاوی متن است یا تصویر و آیکون؟

به لوگوهای موجود در حوزه کسب و کار خود نگاهی بیندازید تا ببینید رقبای شما چه می‌کنند.
تئوری رنگ را نیز فراموش نکنید: انتخاب رنگ مناسب لوگو می‌تواند شما را برجسته کرده و حال و هوای آن را تنظیم کند.
این طرح رنگ باید در بین اجزای برندسازی شما استاندارد باشد.

این لوگو باید در تمام سایزها روی مواد برند شما از نظر ظاهری خوب به نظر برسد مثل: سربرگ ها، کارت‌های ویزیت و بیلبوردها.
اما به یاد داشته باشید که بسترهای دیجیتالی به سایزها و تصویربرداری خاصی نیاز دارند.
شما باید لوگویی طراحی کنید که روی تصاویر پروفایل، عکس روی جلد، عنوان‌های ایمیل، دکمه‌های اپلیکیشن‌ها و موارد دیگر به خوبی کار کند.

لوگو اولین گام شما برای رسیدن به یک برند دیجیتالی عالی است.

2. وب سایت

دیجیتال برندینگ و هویت برند

اگر لوگوی شما نشانی از کسب و کار شما باشد، وب سایت شما ویترین دیجیتالی شما محسوب می‌شود.
وقتی مشتری بخواهد از مکان فروشگاه فیزیکی، ساعات کاری، لیست محصولات یا اطلاعات تماس شما مطلع شود، دیگر نیازی نیست در دفترچه تلفن جستجو کند.
آنها وب سایت شما را در گوگل پیدا خواهند کرد.
در واقع وب سایت شما همان جایی است که انتظار دارند سریع و راحت اطلاعات موردنظرشان را پیدا کنند.

وب سایت های موثر آن‌هایی هستند که به راحتی می‌توان در آن‌ها جستجو کرد.
وب سایت شما بهتر است طراحی ساده، سازگار با برند، با رنگ‌بندی محدود، منطبق یا مکمل لوگوی شما داشته باشد.
برند و جزئیات اساسی خود را با فونت‌های برجسته و خوانا بنویسید تا بیشتر به چشم بیایند.
صفحات را مختصر و دقیق طراحی کنید وکاربران را گرفتار بمباران اطلاعاتی نکنید.
سریعترین راه برای جلوگیری از کلیک کردن یک مشتری بالقوه، پنهان کردن اطلاعات ضروری است.

وب سایت شما هم‌چنین باید لینکی با ساختار «قابل خزش یا ایندکس شدن» داشته باشد.
قابلیت خزش در سایت یعنی انسان و موتورهای جستجو می‌توانند به راحتی به تمام محتوا در وب سایت شما دسترسی پیدا کنند.
بر همین اساس، این محتوا باید توسط موتورهای جستجو به راحتی قابل ایندکس شدن باشد تا محتوای شما در انبوه محتواهای اینترنتی گم نشود.

در آخر هم، مطمئن شوید که وب سایت شما به درستی فعالیت می‌کند.
همه لینک‌ها، دکمه‌ها و تصاویر را بررسی کنید.
خطاها شما را غیرحرفه ای نشان می‌دهند.
وب سایت ها، عنصری از دیجیتال برندینگ به کمک استراتژی های دیجیتال مارکتینگ در موفقیت برند بسیار اهمیت دارند.

3. پیام رسانی برند

پیام رسانی برند به این معنا است که شرکت شما چه چیزی را و به چه صورتی بیان می‌کند.
اگر در حال افتتاح مکانی برای صبحانه با بهترین پنکیک‌های بلوبری در شهر هستید، مطمئن باشید آن را در پیام برند خود ذکر خواهید کرد.
پیام باید منعکس کننده فعالیت شرکت شما و باورهای آن باشد.
پیام برند شما باید با نیازها و خواسته‌های فوری مشتریان تعامل برقرار کند.

یک پیام تجاری موفق باید به این سوالات پاسخ دهد:

  • چه کاری انجام می‌دهید؟
  • نشان چه چیزی هستید؟
  • به چه چیزی اهمیت می‌دهید؟

اگر من آن کافه پنکیک باشم، پیام برند من می‌خواهم این باشد:
«من پنکیک بلوبری را بهتر از هر کسی درست می‌کنم.
هم‌چنین نشان‌دهنده صبحانه‌ای خوشمزه‌ام و حضور من مهم است.
زیرا در اینجا هیچ مکانی دنج‌تر و دوستانه‌تر از من در شهر وجود ندارد!»

لحن صدایتان هم‌چنین باید با شرکت شما و خدماتی که ارائه می‌دهد، همسو باشد.
آیا برق لب می‌فروشید؟ همه چیز را سرزنده و به مد روز نگه دارید.
تجهیزات پزشکی می‌فروشید؟ آرام‌تر کار کنید و حرفه‌ای برخورد کنید.
همیشه تمام تلاش خود را برای تمرکز روی نقاط قوت و راه‌حل ها بگذارید، نه روی نقاط ضعف.

پیام شما باید در همه جا یکسان باشد.
متنی که در جستجوی گوگل برای شرکتتان نشان داده می‌شود باید با برندی که در وب سایت شما نشان داده می‌شود، مطابقت داشته باشد.
به همین ترتیب، نمایندگان خدمات مشتری هم باید همان‌گونه که در اینستاگرام و توییتر صحبت می‌کنید، حرف بزنند.

مطمئن باشید پیام برند شما با مخاطبان آنلاینتان صحبت می‌کند.
به طور خلاصه، اگر برند شما در اینترنت فعال است، باید مانند اینترنت نیز عمل کنید.
اینترنت شیوه‌های ارتباطی منحصر به فرد خود را دارد (به عنوان مثال الگوهای رفتاری، GIF، slang).
شرکت شما در صورت لزوم باید از آنها در شبکه های اجتماعی استفاده کند.

به عنوان مثال، در روز جهانی سگ ها (#InternationalDogDay) ،FedEx عکسی از نامه‌رسان هایی پست کرد که با توله سگها عکس گرفته بودند.
یک راه بازیگوشانه برای تعامل داشتن در اینترنت هنگام استفاده از گروه پستچی با زمینه‌ای زیبا از سگ ها.
نکته اضافی: آنها حتی از یک ایموجی هم استفاده نکردند.

پیام شما نیز باید با پلتفرمی که استفاده می‌کنید، تغییر کند.
توییتر در واقع پاسخگویی به موقع به وقایع کنونی است، بنابراین صفحه توئیتر مربوط به برندی موفق نیز باید به این موارد واکنش نشان دهد.

هنگامی که کلیسای جامع نوتردام در آوریل 2019 سوزانده شد، Apple CEO Tim Cook در توییتر به این اتفاق واکنش نشان داد.
وی متعهد شد که به بازسازی کلیسا کمک کند.

این یک نمونه کامل از تعامل آنلاین و با هدف معین و معنادار بود.

4. سئو: عنصر مهمی در دیجیتال برندینگ به کمک استراتژی دیجیتال مارکتینگ

دیجیتال برندینگ و دیجیتال مارکتینگ

 سئو (SEO یا بهینه سازی برای موتور جستجو) تضمین می‌کند برند شما و پیشنهادات آن به راحتی در موتورهای جستجو یافت می‌شود.
یکی از اصلی‌ترین راه‌هایی که مشتریان از طریق آن به دنبال خدمات شما می‎‌گردند، جستجو در اینترنت است.
با طراحی وب سایت خود و با در نظر داشتن سئو شروع کنید.
مکانی عالی برای شروع، رهنمودهای وب مستر گوگل است که توضیح می‌دهد گوگل چگونه سایت‌ها را ایندکس گذاری و رتبه‌بندی می‌کند.
در ادامه، نکات مهم آورده شده است:

  • مطمئن شوید با استفاده از یک لینک می‌توانید از صفحه‌ای قابل جستجو به هر صفحه وب دیگری دسترسی پیدا کنید.
  • تعداد لینک‌های یک صفحه را حداکثر به هزار لینک محدود کنید.
  • صفحات را ابتدا برای کاربران طراحی کنید، نه برای موتورهای جستجو.
  • در نظر بگیرید که چه چیزی وب سایت شما را مفید و جذاب می‌کند.
  • با ارائه اطلاعات ارزشمند، وب سایت خود را از بقیه وب سایت ها متمایز کنید.
  • به طور مداوم سایت خود را برای لینک‌های خراب و هک کنترل کنید.

از ابزارهای جستجوی کلمات کلیدی مانند Ubersuggest، Ahrefs یا Keywordtool برای یافتن کلمات متداول و پرجستجو که بتوان در متن آگهی خود از آن‌ها استفاده کرد، بهره ببرید.
مطمئن شوید طرحواره شما (کد وب سایت مشخص کننده داده‌های صفحه) و برچسب‌های متا (قطعاتی از متن که محتوای صفحه را توصیف می‌کنند) برای موتورهای جستجو بهینه شده‌اند.

مطمئن شوید تعداد لینک فعال متناسبی از طریق محتوا خود دارید (لینک به صفحات داخلی و به صفحات خارجی).
بنابراین وب سایت شما در نتایج جستجو قوی‌تر و در رتبه بالاتر ظاهر می‌شود.
موتورهای جستجوگر مانند گوگل همه این موارد را در نظر می‌گیرند و یک وب سایت نامناسب راهی مطمئن برای گم شدن در اینترنت است.

5. رسانه های اجتماعی

تقریباً همه مردم از جمله مادربزرگ 85 ساله شما به نوعی در شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اسنپ چت: حضور دارند.
اگر مشتریان شما آنجا هستند، برند شما نیز باید آن‌جا حضور داشته باشد.

هر پست را متناسب با بستری که در آن ظاهر می‌شود، تنظیم کنید.
محتوای اسنپ چت بناست که برای جمعیت جوان‌تر سرگرم کننده، سرزنده و هدفمند باشد.
پست‌های اینستاگرام تصویر محور هستند و برای تولید لایک و نظر طراحی شده‌اند.
توییتر به صورت بلادرنگ کار می‌کند و به وقایع و اخبار فعلی پاسخ می‌دهد.
فیسبوک کمی از همه این موارد را داراست به همراه تأکیدی بر محتوای پشت صحنه درباره نحوه کار برند شما.

هنگام استفاده از رسانه های اجتماعی مانند یک اینفلوئنسر فکر کنید.
اینفلوئنسرها پست‌ها را برای زمان‌ها و تاریخ‌های خاص برنامه‌ریزی می‌کنند، با مشتریان ارتباط برقرار می‌کند و به پیام‌های دایرکت پاسخ می‌دهد.
فراموش نکنید که پیشرفت خود را پیگیری کنید.
ابزاری مانند Hootsuite می‌تواند به شما کمک کند تمام بسترهای خود را پیگیری کرده و میزان تعاملتان را دنبال کنید.
در حالی‌که گوگل آنالیتیکس به شما نشان می‌دهد کدام صفحات مشتری را به تعامل وادار می‌کند و کدام‌ صفحات از آنها عقب مانده‌اند.
اگر می‌خواهید در یک بستر رسانه اجتماعی محصول یا خدماتی را مستقیم بفروشید، ابزاری مانند Shopify می‌تواند مشتریان بالقوه را به سبد خرید وب سایت شما سوق دهد.

6. ایمیل مارکتینگ: عنصری دیگر در دیجیتال برندینگ به کمک استراتژی دیجیتال مارکتینگ

دیجیتال برندینگ و لوگو

با وجود این همه ابزارهای پر زرق و برق برای دیجیتال مارکتینگ برند خود، فراموش کردن ایمیل‎‌های قدیمی ساده‌‎تر از گذشته است.
ارسال پیام آنلاین راهی آسان برای ارتباط با مشتریان به ویژه آنهایی که از رسانه های اجتماعی استفاده نمی‎‌کنند، است.

با ساخت لیست‎‌های قوی، هدفمند و پر از «لید» ایمیل که احتمالاً به بازدیدکنندگان وب سایت و مشترکین شما تبدیل شوند، شروع کنید.
می‌توانید این ثبت‌نام ها را از طریق تبلیغات بدست آورید یا آنها را مستقیم در وب سایت خود و از طریق یک popup ثبت‌نام برای خبرنامه در صفحه فرود جمع‌آوری کنید.

قبل از ارسال گسترده ایمیل به روشنی مشخص کنید که امیدوارید با آن چه چیزی به دست آورید؟
تعاملات افزایش یافته؟
پرورش روابط موجود پرورش یافته؟
محصولی جدید اعلام شده؟
هدف شما باید همه چیز را از خط موضوع تا انتخاب تصویر هدایت کند.

ایمیل‌های خود را به گروه‌های خاص مشتری معطوف کنید.
آنها را با لحنی زنده، جذاب و متناسب با برند خود بنویسید.
ایمیل‌ها باید شامل عکس‌ها، ویدیوها و اطلاعات مفیدی باشند که نه تنها محصولات شما را بفروشند، بلکه مشتریان را به طور فعال در لایف استایل برندتان جذب کند.

با دقت ایمیل‌های دسته جمعی را تنظیم کنید.
ارسال زیاد و پشت سر هم اغلب منجر به تعداد زیادی نامه ناخواسته می‌شود.

7. تبلیغات آنلاین

تبلیغات آنلاین از قدرت وب برای بازاریابی محصولات شما استفاده می‌کنند.
دیگر تبلیغات به سادگی گذاشتن بنر در یک صفحه وب نیست.
امروزه ده‌ها روش برای تبلیغات دیجیتالی وجود دارد. اینها از متداول‌ترین آن‌ها هستند:

  • تبلیغات در موتور جستجو: این تبلیغات وب سایت شما را به بالای صفحه در سایتی مانند گوگل می‌رساند تا مشتریان ابتدا محصول یا برند شما را ببینند.
  • تبلیغات نمایشی: این تبلیغات بنرهای قابل کلیک هستند که در صفحات وب در سراسر اینترنت پیدا خواهند شد.
  • تبلیغات رسانه های اجتماعی: فیسبوک، توییتر و اینستاگرام روشهای مختلفی را برای حمایت مالی از محتوا ارائه می دهند.
    می‌توانید پست خود را به صورت خودکار در خبرخوان‌های مشتریان بالقوه شما نمایش دهید یا می‌توانید یک اینفلوئنسر استخدام کنید تا برای محصولتان پست قرار دهد.
  • تبلیغات خبرخوان موبایل و دسکتاپ: این تبلیغات غالباً به عنوان«محتوای پیشنهادی» در خبرنامه موبایل و دسکتاپ کاربران ظاهر می‌شوند.
  • از آنجا که این تبلیغات مستقیم در خبرنامه تلفیق شده و با محتوای غیرپولی ترکیب می‌شوند، احساس طبیعی تری به شما می‌دهند.
  • تبلیغات هدفگذاری شده: آیا تا به حال چیزی را جستجو کرده‌اید که فقط ده دقیقه بعد، تبلیغ آن را ببینید؟
  • پس شما از قدرت تبلیغات هدفگذاری مجدد مطلع هستید.
    این تبلیغات به مشتریانی نمایش داده می‌شوند که قبلاً به کسب و کار یا خدمات شما ابراز (با جستجو در گوگل، بازدید از وب سایت یا لایک صفحه فیسبوک) علاقه کرده‌اند.

8. بازاریابی محتوا

این روزها، صرفاً تبلیغ محصول یا خدمات کافی نیست.
برای ایجاد یک مشتری وفادار و برگرداندن مشتریان، برقراری تعامل مساله‌ای مهم است.
از همین جا است که بازاریابی محتوا وارد میدان می‌شود.
به بازاریابی محتوا به عنوان جنبه انسانی برند خود فکر کنید.
در مواردی که دیجیتال مارکتینگ بر فروش تأکید دارد.
بازاریابی محتوا بر روی تعامل از طریق عکس‌ها، ویدیوها، لیست‌های پخش Spotify و پست‌های وبلاگ تمرکز دارد.

بازاریابی محتوای موفق باید علاقه را در برند شما تحریک کند.
بازاریابی محتوا موفق باید مشتریان را در مورد محصولات و پیام شما هیجان‌زده کند.
این عنصر از دیجیتال برندینگ به کمک این استراتژی دیجیتال مارکتینگ، به ایجاد اعتماد بین برند و کاربر و ایجاد روابط پایدار و مثمرثمر کمک می‌کند.
در حالی‌که دیجیتال مارکتینگ مشتری را با برند شما آشنا می‌کند.
بازاریابی محتوایی موفق باید مشتری را علاقه‌مند کند و کاربرانی را که تنها یک بار از شما خرید کرده‌اند، به طرفدارانی سرسخت تبدیل کند.

9. اینفلوئنسر مارکتینگ

اینفلوئنسر مارکتینگ از افرادی استفاده می‌کند که در شبکه‌های اجتماعی فالوورهای زیادی دارند و می‌توانند درباره برند شما پست بگذارند.
شما به جای بازاریابی مستقیم به یک گروه از مصرف‌کنندگان، پیام برند خود را در اختیار یک ستاره رسانه‌های اجتماعی قرار می‌دهید که خبر را برای شما پخش کند.
طبق یک مطالعه، بیش از 80 درصد بازاریابان جهانی در سال 2015 کمپین‌های اینفلوئنسر راه‌اندازی کردند.

این روند کاملاً ساده است.
با یک اینفلوئنسر شریک شوید و یک هزینه یا کمیسیون تعیین شده به آنها بپردازید تا در مورد برند شما با فالوورهایشان صحبت کنند.
بیشتر این اینفلوئنسرها با ایجاد استراتژی برای فالوورها و کسب اعتبار در طول زمان، توسط شبکه‌های خود قابل اعتماد شناخته می‌شوند و می‌توانند برند شما را با اطمینان زیاد تبلیغ کنند.

این علم، موشک نیست.
بازاریابی وقتی در دست یک شخص واقعی باشد (حتی اگر آن شخص برای صحبت کردن در مورد محصول به او پول داده شود) احساس ارگانیک‌تری ایجاد می‌کند.
اینفلوئنسرها نیز به طور معمول محتوای خود را ایجاد می‌کنند.
بنابراین این پست‌های اسپانسر شده نیز با ظاهر و احساس موجود در صفحات آنها همسو می‌شوند.
به علاوه، این روش برای تیم بازاریابی شما کار کمتری در پی دارد.
این عنصر دیجیتال برندینگ به کمک این شیوه از دیجیتال مارکتینگ می‌تواند برند شما را بیشتر در بین مخاطبانتان به یک چهره تبدیل کند.

مشکلات در انتخاب اینفلوئنسر

برخی مشکلات وجود دارند که باید از آن‌ها جلوگیری شود.
اینفلوئنسرهایی که برمی‌گزینید باید با لایف استایل برند شما همسو باشند.
شما نمی‌خواهید برای فروش مخلوط کن براونی خود یک اینفلوئنسر تناسب اندام استخدام کنید.
از آنجا که اینفلوئنسرها نیز انسان هستند، ممکن است دیدگاه‌هایی به اشتراک بگذارند که با اخلاق برند شما مطابقت نداشته باشد.
این امر می‌تواند اعتبار هر دو طرف را خدشه‌دار کند.
بنابراین اینفلوئنسرها را با دقت انتخاب کنید و روش‌های قابل قبول صحبت در مورد محصول خود را به روشنی تعریف کنید.

می‌توانید اینفلوئنسرها را مستقیم در بسترهای رسانه های اجتماعی جستجو کنید یا از بسترهای اینفلوئنسر مارکتینگ برای شناسایی ستارگان رسانه های اجتماعی متناسب با نیازهای خود استفاده کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن