تبلیغات نمایشی (display ads) در دیجیتال مارکتینگ به چه معناست؟
در مقاله موردنظر همه موضوعاتی را که باید درباره تبلیغات نمایشی با هدف ایجاد برند یا تولید لید یا سرنخ بدانید، یاد خواهید گرفت.
شما یاد خواهید گرفت چگونه تبلیغاتی جذاب و چشمنواز ایجاد کنید، مخاطبان مناسب را هدف قرار دهید و همچنین چگونه آنها را در یک قیف فروش قرار دهید تا به نتیجه مطلوب برسید.
قبل از پرداختن به این موضوع، بیایید مشخص کنیم که تبلیغات نمایشی چیست و چگونه به رشد اهداف دیجیتال مارکتینگ شما کمک میکند.
تبلیغات نمایشی چیست؟
تبلیغات نمایشی روشی برای جذب مخاطب یک سایت، بستر رسانه های اجتماعی یا سایر رسانه های دیجیتال برای انجام اقدامی خاص است.
این تبلیغات اغلب متشکل از تبلیغات متنی، تصویری یا ویدیویی است که کاربر را ترغیب میکند تا از طریق آن به یک صفحه فرود مراجعه کرده و اقدامی صورت بگیرد (به عنوان مثال خرید).
بیشتر کمپینهای تبلیغاتی نمایشی و آنلاین بر اساس هزینه هر کلیک (CPC) شارژ میشوند.
به عبارت دیگر، هر بار که کاربر در یک موتور جستجو بر روی تبلیغ شما کلیک میکند، براساس استراتژی پیشنهادی کلی شما، مبلغی از شما دریافت میشود.
این تبلیغات همچنین میتوانند برای کمپینهای هدفگذاری مجدد مورد استفاده قرار گیرند.
در اینجا تبلیغات به کاربرانی ارائه میشود که قبلاً از وب سایت خاصی بازدید کردهاند.
در این جا منظور «هدفگذاری مجدد» و تشویق آنها برای بازگشت به وب سایت برای انجام همان عمل یا اقدامی متفاوت در مرحله دیگری از قیف فروش است.
با این حساب بیایید بررسی کنیم چه چیزی منجر به ایجاد یک کمپین تبلیغات نمایشی عالی میشود و چگونه میتوان یک تبلیغ جذاب و خلاق را برای جذب مخاطب ایدهآل خود ساخت.
آیا فرم های دیگری از تبلیغات نمایشی وجود دارند؟
پاسخ این سوال بله است!
کمپینهای نمایشی میتوانند به چندین شکل و اندازه باشند که شامل موارد زیر هستند:
- تبلیغات بنری: یکی از قدیمی ترین و سنتیترین شکل تبلیغات، بنرهای تبلیغاتی هستند که معمولاً در بالای وب سایت ها با فرمت «بنر» ظاهر میشوند.
در اینجا مثالی از Amazon Prime آورده شده است:
- تبلیغات بینابینی: این تبلیغات به عنوان صفحات وب ظاهر میشوند که قبل از اینکه کاربر به صفحه اصلی مورد نظرش برود، به آنها ارائه میشوند.
در مثال زیر، میتوانید نحوه ظاهر شدن این مورد را قبل از دسترسی به یک صفحه وب یا برنامه در موبایل مشاهده کنید:
- رسانه غنی (Rich Media) : این تبلیغات شامل عناصر تعاملی مانند عناصر ویدیویی، صوتی و قابل کلیک هستند. مثال زیر یک آگهی از DemandGen را نشان میدهد که شامل فرم انتخاب مستقیم در خود آگهی است:
- تبلیغات ویدیویی: بستر تبلیغاتی یوتیوب و همچنین شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیسبوک، مسیر کاملا جدیدی را برای بازاریابان باز کردهاند.
تبلیغات ویدیویی به شما این امکان را میدهد به مخاطبان خود دسترسی پیدا کنید و در سطحی شخصیتر با آنها ارتباط برقرار کنید.
این تبلیغات ارزش سرمایهگذاری دارند.
علاوه بر این قالبها، تبلیغات همسان یک استراتژی موثر برای ارائه خلاقیت و همچنین قرار دادن پیام شما در مقابل مخاطبان موردنظر است.
این روش به شما این امکان را میدهد در کانالهای مورد علاقه خود محتوایی تولید کنید که مخاطبان شما آن را دوست دارند.
مزایا و معایب تبلیغات نمایشی چیست؟
همانطور که در مورد همه فعالیتهای بازاریابی اتفاق می افتد، کمپینهای تبلیغات نمایشی می توانند موافقان و مخالفان خاص خود را داشته باشند.
قبل از اینکه به برخی از توصیههای عملی و عمیق در مورد نحوه استفاده از تبلیغات نمایشی در کسب و کار خود بپردازیم، بیایید مزایا و معایب آنها را بررسی کنیم.
مزایای تبلیغات نمایشی
ابتدا نقاط قوت تبلیغات نمایشی :
- تنوع: این تبیلغات دارای اشکال و اندازههای مختلف است. همانطور که در بالا مشاهده کردید، آنها میتوانند در قالب های متعددی نیز ارائه شوند.
این بدان معنی است که شما میتوانید سبک و قالب تبلیغاتی را انتخاب کنید که شما را در رسیدن به اهدافتان کمک کند. - دسترسی: با استفاده از Google Display Network (GDN)، میتوانید از طریق حساب تبلیغات گوگل خود به میلیونها سایت دسترسی پیدا کنید.
- هدف گذاری: به دلیل دسترسی گسترده GDN، میتوانید با قرار دادن تبلیغات خود در وب سایت های مناسب، مخاطبان مناسب را هدف قرار دهید.
این شامل هدفگذاری جمعیتی و جغرافیایی، همراه با علایق خاص مخاطبان شما است. - قابل اندازه گیری بودن: کلیکها، ایمپرشن ها و نرخ تبدیل ها همگی از طریق گوگل ادز قابل پیگیری هستند و همچنین گوگل آنالیتیکس برای عملکرد دقیقتر و ردیابی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
همه این مزایا عالی به نظر میرسند، اما در مورد معایب چه می توان گفت؟
معایب تبلیغات نمایشی
تعدادی ویژگی منفی نیز برای تبلیغات نمایشی وجود دارد، از جمله:
- کوری بنرهای تبلیغاتی: به دلیل ماهیت پربار تبلیغات نمایشی، بسیاری از کاربران کاملاً آنها را نادیده میگیرند. این بدان معنی است که میزان کلیک روی این تبلیغات کمتر است.
با این حال، میتوان با استفاده از تبلیغات بازاریابی مجدد و رسانههای غنی، این مسئله را حل کرد. بعداً در این راهنما همه چیز درباره بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ را یاد خواهید گرفت. - مسدود کننده های تبلیغات: در کنار این طی چند سال اخیر، فناوری مسدود کننده تبلیغات به محبوبیت بیشتری رسیده است.
بسیاری از برندها و رسانهها سعی کردهاند با دادن این گزینه به کاربران که به تبلیغات اجازه پخش بدهند و یا اشتراک خرید داشته باشند، این مساله را دور بزنند.
با وجود این نکات منفی کوچک، تبلیغات نمایشی همچنان کارایی دارند، مخصوصاً اگر این کار را درست انجام دهید.
تبلیغات نمایشی و افزایش نرخ بازگشت سرمایه
در اینجا، ما چندین روش و نکات را برای اطمینان از اینکه در هنگام تولید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مثبت و سودآور بیشترین استفاده را از تلاشهای تبلیغاتی خود میکنید، بیان خواهیم کرد.
1. استراتژی تبلیغات نمایشی و قیف فروش
مانند همه استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ، تبلیغات نمایشی با تعیین هدف شروع میشود.
تبلیغات نمایشی با یکدیگر تفاوتی ندارند، اما این بار مزایای آنها کمی متفاوت هستند.
بر اساس Display Benchmarks Tool، میانگین نرخ کلیک (CTR) تبلیغات نمایشی در همه قالبها و محلها 06/0 درصد است.
با این حال، Retargeter یک کمپین هدفگذاری مجدد ایجاد کرد که بازگشت سرمایه آن 486٪ بود.
بنابراین، استراتژی شما در نهایت به اهداف شما بستگی دارد.
برخی از اهداف تبلیغاتی احتمالی شامل موارد زیر است:
- ایجاد برند و بالاترین جایگاه در ذهن مخاطب
- تولید لید یا سرنخ با ارائه محتوای جلب توجه کننده (lead magnet)
- جذب کاربران یا مشتریان رها شده از طریق هدفگذاری مجدد
- پرورش سرنخ از طریق فرآیند خرید
بر اساس Techwyse، تبلیغات نمایشی اگر در هنگام ارائه سه هدف خاص را دنبال کنند، بیشترین تأثیر را دارند:
به عبارت دیگر، تبلیغات نمایشی باید برای ساخت یا نگهداری از آگاهی از برند و همچنین برای ایجاد وفاداری مشتری استفاده شوند.
به یاد داشته باشید، میانگین نرخ کلیک (CTR) برای تبلیغات نمایشی 0.06٪ است.
مانند همه کانالهای بازاریابی، این تبلیغات نیز ارزش آزمایش را دارد؛ به خصوص اگر یک استراتژی بازاریابی موتورهای جستجو قوی و سازگار هم ایجاد کنید.
اما اهمیت دارد به دادهها نیز نگاه کنید.
نکته دیگری که باید در نظر بگیرید این است که تبلیغات نمایشی شما همزمان با قیف بازاریابی موتور جستجو (SEM funnel) و کمپینهای تبلیغات کلیکی (PPC) چگونه عمل خواهد کرد.
به عنوان مثال، ممکن است دریابید که با هدف قرار دادن کاربرانی که پس از بازدید از صفحه فرود تبلیغات کلیکی اقدامی انجام نمیدهند، میتوان میزان بازگشت سرمایه کلی آن کمپین را افزایش داد.
اهداف شما اولین قسمت از یک استراتژی کاملاً مستند است.
اطمینان حاصل کنید که چرا تبلیغات را پخش میکنید، امیدوارید چه چیزهایی را به دست آورید و چه معیارهایی را اندازهگیری کنید.
2. هدف گذاری شبکه تبلیغات نمایشی خود را درست انجام دهید
این بخشی است که میتواند کمپین شما را ایجاد یا آن را خراب کند.
بدون هدف گذاری صحیح، شما میتوانید تبلیغات خود را به افرادی ارائه دهید که به سادگی به آنچه شما ارائه میدهید، اهمیتی نمیدهند.
تعداد گزینههای هدف گذاری موجود میتواند دلهرهآور باشد.
در حالیکه این فرآیند مشابه شبکه جستجو عمل میکند، اما هدف گذاری تبلیغات نمایشی بسیار فراتر از کلمات کلیدی است.
انواع هدف گذاری در تبلیغات نمایشی
بیایید گزینههای مختلف هدف گذاری در شبکه تبلیغات نمایشی و نحوه کار هر یک از آنها را بررسی کنیم:
- هدف گیری کلمات کلیدی: گوگل تبلیغات شما را در کنار محتوای سایتهایی که حاوی کلمات کلیدی مورد نظر شما هستند تعریف میکند.
- هدف گیری جمعیتی: به شما این امکان را میدهد مخاطب را بر اساس یک سایت یا مشخصات عمومی جمعیتی مخاطب مورد هدف قرار دهید.
- هدف گیری موقعیت مکانی: به شما این امکان را میدهد تا بتوانید انتخاب کنید که تبلیغات نمایشی شما در کدام سایتها نمایش داده شود.
به عنوان مثال، اگر مخاطبان مُد را هدف قرار دادهاید، میتوانید تبلیغات خود را در سایت های خاصی متناسب با مد مانند Vogue، Elle و Grazia نمایش دهید. - هدف گیری موضوعی: به کاربران امکان میدهد گروهی از سایتها را که در یک موضوع خاص قرار دارند، مورد هدف قرار دهند.
- هدف گیری بر اساس سلیقه: گوگل به چندین پایگاه داده کاربران دسترسی دارد، که به شما امکان میدهد تبلیغات نمایشی را بر اساس آنچه کاربران در موتور جستجوگر جستجو میکنند، ارائه دهید.
سپس خود اینها دوباره به دو دسته دیگر تقسیمبندی میشوند:
- مخاطب فعال در بازار (In-Market): اینها مربوط به محصولات و خدمات است و معمولاً برای کسانی ارائه میشود که علاقهمند به خرید هستند.
- مخاطب مایل (Affinity): برای ساختن هویت خاص برای هرکاربر، موضوعات و علایق کلی را تجزیه و تحلیل میکند.
هدف گذاری مخاطبان: به شما امکان میدهد کاربرانی را که قبلاً از سایت شما بازدید کردهاند (بازاریابی مجدد یا ریمارکتینگ) هدف قرار دهید.
موارد استثنای هدف گذاری تبلیغات نمایشی
ممکن است مواقعی پیش آمده باشد که نخواهید تبلیغاتتان در برخی از سایتها یا سایتهایی با موضوعات خاص، نشان داده شود.
این موارد به عنوان موارد استثنای هدف گذاری تبلیغات نمایشی شناخته میشوند.
این موارد به شما امکان میدهد تبلیغات نمایشی خود را از برخی کلمات کلیدی، موضوعات، مکانها و اطلاعات جمعیتی حذف کنید.
اینها به همان روش مشابه کلمات کلیدی منفی عمل میکنند، بدین معنی که تعیین میکنید کدام محتوا را هدف قرار ندهید.
سپس موارد استثنای دستهبندی سایت وجود دارد.
به طور معمول، این موارد برای اطمینان از عدم نمایش تبلیغات شما در سایتهای حاوی موضوعاتی مانند محتوای بزرگسالان، قمار، صفحات خطا و غیره استفاده میشوند.
در نهایت، اگر میخواهید نتیجهای از تلاشهای تبلیغات نمایشی خود مشاهده کنید، باید هدف گذاری خود را درست انجام دهید.
با ارائه تبلیغات در سایتهای بی ربط، نرخ کلیک (CTR) کم و بودجه هدر رفته را تجربه خواهید کرد.
3. خلق Ad Creative جذاب
با مجموعه هدف خود، حال زمان آن است که مخاطبان خود را جذب کرده و آنها را مجبور به کلیک کنید.
در اینجاست که ایجاد خلاقیت تبلیغاتی موثر و جذاب، ضروری میشود.
در اینجا چهار نکته وجود دارد که باید هنگام برنامهریزی و طراحی داراییهای تبلیغات نمایشی خلاقانه خود دنبال کنید. مهارت طراحی شما مهم نیست، آنها به هنگام تصمیمگیری برای جذب (یا هدف گذاری مجدد) ترافیک، به شما کمک میکنند.
نکاتی پیرامون Ad Creative
نکته 1: از زبان درستی استفاده کنید
دقیقاً مانند بازاریابی موتورهای جستجو (SEM)، تبلیغات نمایشی به شما این امکان را میدهد تا بخشهای خاصی مربوط به مشتری را هدف قرار دهید.
این بدان معناست که شما باید با هر یک از آن گروهها به طور مستقل صحبت کنید.
به عنوان مثال، شخصی که فروشگاه کفش آنلاین را اداره میکند ممکن است فکر کند که اکثر مشتریان آنها برای داشتن استایل خاص و طبق مد روز، خرید میکنند.
اما با بررسی دقیقتر (و صحبت با مشتریان خود به صورت جداگانه)، معلوم میشود که بسیاری از آنها برای داشتن راحتی بیشتر، خرید میکنند.
بنابراین، این فروشگاه میتواند مشخصات دموگرافیک و روانشناسی این خریداران را شناسایی کند تا تبلیغات ویژه برای آنها ارائه دهد.
در مثال زیر، هیلتون با مخاطب قرار دادن کسانی که به دنبال خرید آخر هفته هستند و تمرکزشان بیشتر بر روی قیمت (و در نتیجه راحتی) و نه تجمل است، میگوید.
اطمینان حاصل کنید که زبان گفتارتان را با مخاطبانی که میخواهید آنها را جذب کنید، تطبیق دهید.
از کلمات اضافی پرهیز کنید و واضح و شفاف باشید.
نکته 2: از محتوای آگهی چشم نواز استفاده کنید
در حالی که تبلیغات نمایشی ذاتاً قالب های بصری دارند، اما هنوز هم بسیار مهم است که از آگهی تبلیغاتی مناسب استفاده کنید.
در اینجا چند نکته وجود دارد که باید هنگام تهیه آگهی تبلیغاتی خود به خاطر داشته باشید:
- ایجاد اضطرار: از واژههایی مانند «اکنون» و «نیاز» استفاده کنید تا افراد را مجبور به اقدام سریع (کلیک) کنید.
- آنها را کنجکاو کنید: با استفاده از عباراتی مانند «مراقب باشید»، «اعلام کردن» و «قبل از اینکه خیلی دیر شود» سوالاتی بپرسید و حال و هوایی رمزآلود به وجود آورید.
- از اعداد و نمادها استفاده کنید: درک اعداد آسان است و این اعداد یک کلید برای جلب توجه هستند.
برای تشویق افراد به کلیک کردن از آمار استفاده کنید و اعداد را در آن بگنجانید. - از نوشته های پررنگ استفاده کنید: به همان اندازه که کلماتی استفاده میکنید مهم هستند، نحوه ارائه آنها نیز مهم است.
از حروف و حروف چاپی پر رنگ استفاده کنید که برجسته باشد.
اما اطمینان حاصل کنید که خواندن آن واضح باشد.
نکته 3: تصاویر فاقد در هم ریختگی
تصاویری که استفاده میکنید باید ساده، بدون به هم ریختگی و متناسب با برند شما باشند.
اگر از عکس استفاده میکنید، اطمینان حاصل کنید با چیزی که برند شما عرضه میکند، متناسب باشد.
تصاویر میتوانند دستگاههای بصری عالی برای انتقال پیام شما باشند.
در اینجا، Drop box از یک تصویر ساده و روشن استفاده میکند که با موفقیت توانسته توجه سایرین را به خود جلب کند:
نکته 4: دعوت به عمل جذاب
دقیقاً مانند صفحات فرود، تبلیغات کلیکی و هر دارایی بازاریابی، به یک محتوای دعوت به عمل (CTA) نیاز دارید.
این محتوا را میتوان در آگهی تبلیغاتی استفاده کرد یا میتوانید همان کاری را انجام دهید که Dropbox در بالا انجام داده و یک شی دکمه مانند را برای جلب توجه دوباره ایجاد کنید.
دلیل این کار این است که به عنوان کاربران اینترنت، مشروط شدهایم که این شکل را به عنوان یک دکمه تشخیص دهیم. بنابراین آموزش دیدهایم که پس از دیدن این دکمه، روی آن کلیک کنیم.
شما همچنین باید از آگهی تبلیغاتی سودمند یا عمل محور در محتوای دعوت به عمل خود استفاده کنید.
در مثال زیر، فیسبوک از یک دکمه ساده «شروع به کار» استفاده میکند که کاملاً توصیف میکند کاربر در مرحله بعدی چه کاری باید انجام دهد:
4. صفحات فرود تاثیرگذار
شما یک تبلیغ نمایشی جذاب و چشم نواز دارید که کاربر را وادار به عمل می کند. عالی است! اکنون زمان تبدیل این ترافیک به مشتری و سرنخ است.
صفحات فرود، مایه حیات هر کمپین بازاریابی به ویژه تبلیغات کلیکی هستند.
تبلیغات نمایشی نیز چندان تفاوتی در این زمینه ندارند.
بهترین روش های ایجاد صفحه فرود
ابتدا اجازه دهید برخی از بهترین روشهای ایجاد صفحه فرود را مطرح کنیم:
- صفحه فرود شما باید یک هدف و یک پیام داشته باشد.
- نحوه استفاده از محصول، خدمات یا پیشنهادتان را در یک محتوا نشان دهید.
- مدرک اجتماعی را به صورت گواهینامه یا آرم شرکت درج کنید.
- محتوای صفحه را کوتاه اما شیرین نگه داریدو فقط شامل اطلاعات ضروری باشد.
- نوار پیمایش را بردارید تا از کلیک کردن مدام کاربر جلوگیری کند.
- دکمه دعوت به عمل را در بالای صفحه مشخص کنید.
- چگونگی تأثیر ویدیو بر نرخ تبدیل را آزمایش کنید.
- هنگام استفاده از فرم های لید یا سرنخ، فقط اطلاعات ضروری را بخواهید.
احتمالاً قبلاً بسیاری از این روشها را شنیدهاید.
اما وقتی صحبت از تبلیغات نمایشی میشود، باید چند مورد دیگر را نیز در نظر گرفت.
اول از همه، پیام تبلیغات باید با محتوای آگهی تبلیغاتی موجود در صفحه فرود شما مطابقت داشته باشد.
این محتوا باید شامل عناوین و دعوت به عمل باشد.
در مثال زیر Choice Hotels، بیست درصد تخفیف برای رزرو از طریق وب سایت ارائه میدهند:
و این صفحه فرود است که Powered By Search برای آنها ایجاد کرده است:
همانطور که میبینید، این مسیر از تبلیغ شروع شده و تا صفحه فرود ادامه دارد.
نشانه های آگهی تبلیغاتی و تصویری (به عنوان مثال رنگ دعوت به عمل) همه باید متناسب باشند.
همین امر برای طراحی صفحه فرود شما نیز صدق میکند.
نمونه ای از پیاده سازی تبلیغ نمایشی در صفحه فرود
به عنوان مثال، این تبلیغ از KlientBoost یک مطالعه موردی در مورد نحوه کمک خودکار آنها برای افزایش تبدیلها را ارائه میدهد:
و در اینجا صفحه فرودی است که به آن منجر میشود:
همانطور که مشاهده میکنید، طراحی کلی (از طرح رنگی تا عناصر تصویری) کاملاً با تبلیغ مطابقت دارد.
حدس نمیزنید چه کار دیگری باید انجام دهید.
وقتی روی تبلیغ کلیک کردید، قبلا از آن برای انجام این کار آماده شده بودید.
به همین دلیل تبلیغات منطبق با صفحه فرود مهم است.
یک تجربه از هم گسیخته مخاطبان شما را گیج میکند که در نتیجه به نرخ تبدی آسیب میرساند.
مثالی که از Choice Hotels در بالا ذکر شده را به خاطر دارید؟
این همان چیزی است که قبل از اینکه Powered By Search جادوی خود را بر روی آن اعمال کند، به نظر میرسد.
پیشنهاد تخفیف 20 درصدی را نمیتوان یافت.
آیا هنگام انتخاب هتل آن را دریافت خواهید کرد یا باید کد را تایپ کنید؟ مشخص نیست.
مسیر مابین تبلیغ خود تا صفحه فرود را به صورت مختصر ایجاد کنید.
5. تبلیغات نمایشی خود را اندازهگیری کنید
بنابراین، شما کمپینهای تبلیغات نمایشی خود را تنظیم کردهاید. شما در حال مشاهده نتایج و جمعآوری دادهها هستید. وقت آن است که آن نتایج را با معیارهای درست اندازهگیری کنیم.
در اینجا چهار معیار اصلی آورده شده است که باید در تمام مراحل قیف آگهی نمایش آنها را اندازهگیری کنید. این موارد به شما امکان میدهد هدف گذاری خود را بهبود ببخشید، تبلیغات خلاقانه را بهینه کنید و نرخ تبدیل خود را افزایش دهید.
1. نمایش تبلیغات یا ایمپرشن (Impressions)
هر زمان که آگهی در وب سایت ظاهر میشود، این امر به عنوان یک نمایش تبلیغات یا ایمپرشن به حساب میآید.
بنابراین نمایش تبلیغات یا ایمپرشن، تعداد دفعاتی است که یک تبلیغ در یک وب سایت یا محل قرارگیری برای کاربر «ارائه شده است».
این معیار به شما کمک میکند تا تعداد دفعات نمایش تبلیغات شما در هر سایت مشخص شود و به شما امکان میدهد عملکرد تبلیغات را بر اساس نرخ کلیک (CTR) اندازهگیری کنید، که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
اگر تعداد کل ایمپرشن های شما افزایش یابد، به این معنی است که تبلیغات شما مخاطبان بیشتری دارد.
با این حال، اگر سایر معیارها با آن رشد نکنند، این بدان معنی است که جایی در قیف شما نشتی دارد.
این نشتی میتواند یک مسئله هدفگذاری، پیامرسانی تبلیغاتی غیرقابل قبول، یا حتی یک صفحه فرود با نرخ تبدیل ضعیف باشد.
بزرگترین مزیت تعداد زیاد ایمپرشن، آگاهی از برند است. هرچه تعداد افرادی که تبلیغ شما را میبینند بیشتر باشد، برند شما نیز بیشتر تقویت میشود. اما دیگر معیارهای تعامل را هم نباید نادیده بگیرید.
2. دسترسی (Reach)
در حالی که نمایش تبلیغات یا ایمپرشن، تعداد دفعات ارائهی ک آگهی را اندازهگیری میکند، میزان دسترسی به شما نشان می دهد که چه تعداد افرادی آن تبلیغ را واقعا دیدهاند.
به عبارت دیگر، دسترسی یا ریچ برابر است با تعداد منحصر به فرد بازدیدها در تبلیغات نمایشی شما.
با نظارت و بهینه سازی میزان دسترسی، اطمینان حاصل میکنید که پول خود را با نمایش تبلیغات به افراد یکسان هدر نمیدهید.
اگرچه این تبلیغات نمایشی میتواند به بالا بردن آگاهی در ذهن مخاطبان شما کمک کند، اما همچنین خطر نمایش تبلیغات خود را برای بیش از یک بار به افراد اشتباه نیز دارید.
بنابراین مطمئن شوید که هدفگذاری خود را بهینه کردهاید تا از خستگی در تبلیغات جلوگیری کنید.
3. نرخ کلیک (CTR)
به عبارت ساده، نرخ کلیک برابر است با تعداد افرادی که بر روی تبلیغات شما کلیک میکنند که با نسبت نمایش یا ایمپرشن به کلیک محاسبه میشود.
به عنوان مثال، اگر آگهی شما 1000 ایمپرشن دریافت کند و شما 18 کلیک ایجاد کنید، نرخ کلیک آن 1.8٪است.
این معیار به شما کمک میکند تا تأثیر تبلیغات خود را بسنجید. اما شما همچنین باید هدف از کلیک کردن شخصی را نیز در نظر بگیرید. در پایان روز، همه چیز در مورد نرخ تبدیل است.
اگر میزان کلیک شما پایین به نظر میرسد، ممکن است بخواهید تبلیغ جدید خلاقانهای را تست کنید.
از رنگهای مختلف و آگهی های تبلیغاتی برای جلب توجه بیشتر استفاده کنید.
همچنین تست A / B را انجام دهید تا ببینید آیا محتوا آگهی تبلیغاتی جدید تعداد کلیکها را افزایش میدهد یا خیر.
4. نرخ تبدیل
نرخ تبدیل که اغلب به عنوان هدف اصلی تبلیغات نمایشی در نظر گرفته میشود.
نرخ تبدیل تعداد افرادی است که روی صفحه فرود شما کلیک میکنند و سپس اقدام مطلوبی را انجام میدهند (انتخاب کردن، بارگیری برنامه، خرید و … )
نرخ تبدیل کم میتواند به معنای یکی از این دو مورد باشد:
- شما در حال تولید ترافیک با کیفیت پایین هستید.
- صفحه فرود شما بهینه نشده است.
اگر مورد اول است، به تنظیمات هدف خود برگردید و جزئیات بیشتری کسب کنید.
یک ممیزی را انجام دهید تا ببینید کدام سایتها، اطلاعات جمعیتی و مخاطبان اقداماتی انجام میدهند و کدام سایت ها و مکانها عملکرد ضعیفی دارند.
اگر فکر میکنید هدف گذاری شما درست است، تست A / B را در صفحههای فرود خود انجام دهید. ببینید چه تغییری در عنوان، دعوت به عمل و حتی کل ارائه در نرخ تبدیل شما ایجاد شده است.
6. فرصت های تجاری از دست رفته را با ریمارکتینگ دوباره به دست آورید
ریمارکتینگ یا بازاریابی مجدد روشی برای ارائه تبلیغات به کاربرانی است که قبلاً از سایت شما بازدید کرده اند.
این فناوری اخیر نسبتاً بسیار گسترده شده است.
زیرا به شما اجازه میدهد براساس محتوایی که کاربران در سایت شما مشاهده کردهاند، تبلیغات مربوط را به کاربران خود ارائه دهید.
نمونه ای از ریمارکتینگ در تبلیغات نمایشی
بیایید به یک مثال نگاه کنیم.
بیایید بگوییم یک سایت تجارت الکترونیکی دارید و یک کاربر چندین محصول را در یک گروه واحد مرور کرده است.
با استفاده از این دادهها میدانید که آنها تا حدودی به یکی (یا همه) این محصولات علاقهمند هستند.
با ریمارکتینگ میتوانید تبلیغات مربوط به این علایق را در سراسر شبکه نمایش گوگل ارائه دهید.
میخواهید بدانید که چگونه کار میکند؟ با استفاده از قدرت جاوا اسکریپت و کوکیها.
بیایید از طریق یک راهنمای سریع مبتدیان مربوط به ریمارکتینگ با گوگل ادز کار کنیم.
در حالی که تبلیغات ریمارکتینگ شما از بستر گوگل ادز اجرا میشود، باید مخاطبان خود را در گوگل آنالیتیکس ایجاد کنید.
برای انجام این کار، به داشبورد مدیریت خود بروید و در بخش « Property»، تعریف مخاطب و سپس مخاطبان را انتخاب کنید:
در بخش بعدی، اطمینان حاصل کنید که ریمارکتینگ را فعال کرده و نمای مربوط به گوگل آنالیتیکس را در بخش «مقصد مخاطبان» انتخاب کنید.
پس از اتمام، میتوانید مخاطبان جدیدی ایجاد کنید:
روی دکمه “مخاطب جدید” کلیک کنید. در اینجا میتوانید براساس ویژگیهایی مانند صفحاتی که مخاطبان بازدید کردهاند، مخاطبان را ایجاد کنید:
پس از ایجاد مخاطب، میتوانید به آنها دسترسی پیدا کرده و در گوگل ادز به این کاربران تبلیغ ارائه دهید:
نکات مهم در هنگام اجرای کمپینهای ریمارکتینگ
در اینجا سه نکته کاربردی آورده شده است که باید هنگام اجرای کمپینهای ریمارکتینگ به خاطر بسپارید:
- با صفحات و محصولات با بالاترین عملکرد خود شروع کنید: بسته به تعداد صفحات یا محصولاتی که دارید، ریمارکتینگ ممکن است به سرعت طاقتفرسا شود.
بنابراین، با صفحات با بالاترین عملکرد و محصولات پر فروش سایت شروع کنید. - به مشتریان موجود خدمت کنید: تبدیل مشتریان فعلی شما آسانتر از چشماندازهای جدید است.
آنها قبلاً به برند شما اطمینان پیدا کردهاند.
بنابراین از ریمارکتینگ به عنوان فرصتی برای فروش گسترده و فروش محصولات و خدمات خود به آنها استفاده کنید. - با عناصر جدید آزمایش کنید: تبلیغات را فقط برای تنظیم و سپس فراموش کردن آنها اجرا نکنید.
برای بهبود نتایج آگهی تبلیغاتی، تصاویر و دعوت به عملهای جدید را آزمایش کنید.
هر بار فقط یک عنصر را امتحان کنید تا مطمئن شوید که چه عواملی در تغییر نتایج تأثیرگذار هستند.
کلید ریمارکتینگ استفاده حداکثری از مخاطبان و داراییهایی است که از قبل به آنها دسترسی دارید.
به تجزیه و تحلیل خود نگاه کنید و محصولات و صفحات برتر را شناسایی کنید.
برای ایجاد نرخ تبدیل بیشتر، با آن محتوا به کاربران خود خدمات ارائه دهید.
جمع آوری نهایی
در حالیکه بسیاری از بازاریابان معتقدند تبلیغات نمایشی مردهاند، اما همچنان این تبلیغات میتوانند روشی موثر در رسیدن به اهداف شما باشند.
در واقع، اگر این تبلیغات همراه با سایر اقدامات بازاریابی باشند، حتی میتواند عملکرد آن فعالیتها را تقویت کنند.
مانند همه تلاشهای بازاریابی پولی، تبلیغات نمایشی نیز باید درست هدفگذاری شود.
بدون ترافیک و مخاطب مناسب، حتی جذابترین تبلیغات خلاقانه (ad creative) و صفحههای فرود نیز مسدود میشوند.