بلاگ ارتباطاتی

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

اینفلوئنسر مارکتینگ

امروزه اینفلوئنسر مارکتینگ به یکی از روش‌های ثابت دیجیتال مارکتینگ تبدیل شده است.
مدتی است که اینفلوئنسر مارکتینگ مانند یک کلمه کلیدی است و رسانه‌های اصلی مرتباً به آن اشاره می‌کنند.
با این حال، هنوز هم افرادی وجود دارند که واقعاً نمی‌دانند بازاریابی اینفلوئنسر یا اینفلوئنسر مارکتینگ چیست.
در واقع، برخی افراد برای اولین بار با این عبارت روبرو می‌شوند و برایشان سوال پیش می‌آید که «اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟»

در اینجا با هم مبانی جدید بازاریابی اینفلوئنسر یا بازاریابی تاثیرگذار را برای سال پیش رو مرور می‌کنیم.

اینفلوئنسر کیست؟

اینفلوئنسر یعنی ترکیبی از ابزارهای بازاریابی قدیمی و جدید.
ایده آن از ستایش افراد مشهور توسط مردم می‌آید و در یک کمپین مدرن بازاریابی محتوا محور قرار می‌گیرد.
تفاوت اصلی بازاریابی اینفلوئنسرها با سایر انواع بازاریابی‌ این است که این نوع بازاریابی، نتیجه همکاری‌ بین برندها و اینفلوئنسرها است.
اما بازاریابی اینفلوئنسرها فقط شامل افراد مشهور نمی‌شود.
در عوض، این تکنیک بازاریابی حول محور اینفلوئنسرها می‌چرخد که بسیاری از آنها هرگز خود را در دنیای معمولی مشهور تصور نمی‌کردند.

در این مقاله، ما یک اینفلوئنسر را به عنوان شخصی تعریف کردیم که:

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که رسانه‌های سنتی مرتکب می‌شوند، عدم مشاهده تفاوت بین افراد مشهور و اینفلوئنسرهای آنلاین است.
درک این نکته نیز مهم است که اینفلوئنسرهایی باعث شدند مخاطبانشان هم تبدیل به اینفلوئنسر بشوند.
تصادفی نیست افراد زیادی آن اینفلوئنسر را دنبال کنند.
در واقعیت، مخاطب به برند شما اهمیتی نمی‌دهد.
آنها فقط به نظرات اینفلوئنسرها اهمیت می‌دهند.
سعی نکنید تقلب کنید و بخواهید جلوه یک اینفلوئنسر را خراب کنید.
مخاطبان در صفحه آنها هستند و آنها می‌توانند به سادگی از آنجا فرار کنند و مخاطبانشان را با خود ببرند.

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

اینفلوئنسر مارکتینگ یعنی همکاری یک برند با اینفلوئنسر آنلاین برای عرضه محصولات یا خدمات آن برند.
برخی از روش‌های همکاری اینفلوئنسر با برندها نامحسوس‌تر اند.
چون در این موارد برندها صرفاً با اینفلوئنسر کار می‌کنند تا شهرت برند را بهبود بخشند.

برای مثال، می‌توانیم از یوتیوبر مشهور، PewDiePie نام ببریم.
او با سازندگان فیلم ترسناک «دخمه ای فرانسوی زیر پاریس» همکاری کرد و چندین ویدئو ساخت که در آن چالش‌هایی را در این دخمه انجام می‌داد.
مخاطبان 27 میلیونی کانال او به شدت از این ویدئوها استقبال کردند و تقریباً میزان بازدید تیزر این فیلم دو برابر شد.
این معامله برای همه سودآور بود.

این یک مثال ساده است.
اینکه یک سلبریتی با یک شرکت فیلم‌سازی همکاری کند و تولید محتوا انجام دهد، به شدت فراگیر است.
اگر به جای تبلیغ 30 ثانیه ای تلویزیون، اینفلوئنسرها ویدئوهای 10 دقیقه‌ای بسازند، سود آن برای سازندگان فیلم خیلی بیشتر است.

ولی معمولا نمی‌بینید کسی از اینفلوئنسر مارکتینگ صحبت کند یا حتی در وبسایت Influencer Marketing Hub در این باره مطلب خاصی پیدا نمی‎کنید.
چون همه چیز در یک کلمه توضیح داده شده است : «اینفلوئنسر».

اینفلوئنسرها برخلاف افراد مشهور می‌توانند هر جایی باشند.
آنها می‌توانند هر کسی باشند.
آنچه آنها را اینفلوئنسر می‌کند، پیگیری‌های گسترده آنها در وب و شبکه‌های اجتماعی است.
یک اینفلوئنسر می‌تواند یک عکاس مشهور مد در اینستاگرام باشد، یک وبلاگ‌نویس خوب در فضای مجازی که توییت می‌کند، یا یک مدیر محترم بازاریابی در لینکداین باشد.
در هر حرفه‌ای افراد با نفوذی وجود دارند، فقط باید آنها را پیدا کنید.
برخی از آنها صدها هزار نفر (یا میلیون‌ها نفر) فالوور دارند.
اما بیشتر افراد عادی ممکن است فقط  10،000 دنبال کننده یا در بعضی موارد حتی کمتر داشته باشند.

با این وجود آنها به دلیل متخصص بودن در حوزه خود معروف هستند.
آنها افرادی هستند که به سوالات مردم پاسخ می‌دهند.
آنها بسته به حوزه تخصص شان، کسانی هستند که بیشترین پست‌ را در شبکه‌های اجتماعی درباره تخصص خود به اشتراک می‌گذارند.
آنها بهترین تصاویر، سرگرم‌کننده ترین ویدئوها را تولید می‌کنند و آموزنده‌ترین بحث‌های آنلاین را راه می‌ندازند.

رعایت چه مواردی در بازاریابی تاثیرگذار موثر است؟

رویکرد خود را در مورد اینفلوئنسر مارکتینگ با دقت در نظر بگیرید:

یک برنامه تدوین کنید

آنچه اینفلوئنسر مارکتینگ به شما نمی دهد

اینفلوئنسر مارکتینگ فقط پیدا کردن شخص دارای مخاطب و دادن پول و وعده به او برای اینکه از شما تعریف کند، نیست.
این کاری است که سلبریتی های وایرال انجام می‌دهند.

اینفلوئنسرها افرادی هستند که وقت خود را صرف ساختن نام برند خود و پرورش مخاطبان‌شان می‌کنند.
آنها از شهرت‌شان و افرادی که به آنها اعتماد دارند، محافظت می‌کنند.
آنها افرادی هستند که با صبر و تمرکز در شبکه‌های اجتماعی موفق شده‌اند.
افرادی مانند آنها علاقه ندارند که صرفاً برای پول، وضعیت فعلی خود را خراب کنند.

اینفلوئنسر مارکتینگ سریع نتیجه نمی‌دهد.
این روش درست مثل شبکه‌های اجتماعی و بازاریابی محتوا یک روش آرام و مستمر است، پس انتظار جهش فروش نداشته باشید.

اینفلوئنسر مارکتینگ یعنی نشان دادن اقتدار، اعتبار، رهبری و تفکر شما  در حرفه خود.
اینفلوئنسر مارکتینگ یعنی یکی شدن با چیزی که عرضه می‌کنید.
دقیقا مثل وقتی که مردم به جای اینکه بگویند می‌خواهند یک کاغذ را کپی بگیرند، می گویند می‌خواهند آن را زیراکس کنند.

در بازاریابی شبکه‌های اجتماعی کسب فالوورهای وفادار و فعال، روند کند و آرامی است.
این‌که فکر کنید به واسطه همکاری با اینفلوئنسر، به سادگی بر مغز و قلب مخاطبان او هم حکومت می‌کنید، فکر وسوسه کننده‌ای است. 
ولی آنقدر ساده هم نیست.
چون برای همکاری با اینفلوئنسر باید اعتماد او را جلب کنید و به او احترام بگذارید. اما چگونه؟

چیزهایی که در اینفلوئنسر مارکتینگ بی تاثیر است

نگرش خود را برای یافتن و استفاده از اینفلوئنسرهای مختلف، گسترش دهید.
یک روش برای همه اینفلوئنسرها جواب نمی‌دهد : باید با توجه به نحوه فعالیت هر اینفلوئنسر، به او نزدیک شوید.

به میزان شهرت اینفلوئنسر نگاه کنید.
نفوذ به معنای محبوبیت نیست.
به یاد داشته باشید که هدف شما برانگیختن یک اقدام خاص از سوی مشتریان است.
فکر نکنید افراد با بیشترین تعداد فالوور، می‌تواند به طور حتمی شما را به هدفتان برسانند.

یک قانون ساده: اینفلوئنسر مارکتینگ یعنی جذب اینفلوئنسر

با بازاریابی سنتی شبکه‌های اجتماعی، یک برند می‌تواند هویت خود را در هر بستری تثبیت کند.
هرچه زمان می‌گذرد و میزان فالوورهای او رشد می‌کند، می‌تواند موفقیت خود را ببیند.

یکی از عوامل موفقیت هر برند مشتریانی هستند که محتوای آنها را دوست دارند و آن را به اشتراک می‌گذارند یا کسی را در پست آنها منشن می‌کنند.
این فالوورها، شهرت برند شما را به شدت بالا می‌برند.
اگر با استفاده از این افراد بازاریابی انجام دهید، مطمئنا نتایج خوبی خواهید دید.

اما یکی از مشکلات این کار این است که برخی از فالوورهای یک برند، خودشان فالوورهای زیادی ندارند.
بنابراین نمی‌توانند افراد زیادی را جذب کنند.
در حقیقت، بیشتر افراد عادی در شبکه‌های اجتماعی فالوورهای چندانی ندارند.
اکثر مردم صفحه کوچکی دارند که شاید چند صد نفر از دوستان و همکارانشان آنها را فالو کنند.
در همین حال، برندهای تجاری تلاش می‌کنند تا مطالبی را ایجاد کنند که با افراد مختلف به صورت معنادار ارتباط برقرار کند.

این رویکرد پراکنده بازاریابی اجتماعی منجر به نتایج غیرقابل پیش‌بینی می‌شود.
به جای اینکه کورکورانه سعی در گرفتن لایک و دنبال کننده داشته باشیم یا مطالب متنوعی را به اشتراک بگذاریم تا ببینیم فایده ای دارند یا نه، در اینفلوئنسر مارکتینگ به این نتیجه می‌رسیم که بهتر است به طور مستقیم وقتمان را  صرف افراد با نفوذی کنیم.
این به معنای تعامل با این افراد در شبکه‌های اجتماعی است، نه فقط دنبال کردن و لایک کردن پست‌های آنها، بلکه اظهار نظر و نشان دادن دانش و شخصیت‌مان به آنها.
هم‌چنین این روش بازاریابی می‌تواند به معنای تغییر یا ایجاد محتوایی باشد که برای جلب توجه اینفلوئنسر از آن استفاده می‌کنیم.
در حالی‌که این مخاطب اینفلوئنسر است که هدف نهایی ماست.
ولی بازاریابی هدف‌مند، به معنای جذب اینفلوئنسر نیز می‌باشد.

بهتر است دو نکته زیر را همیشه آویزه گوشتان کنید:

کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ: بررسی یک پرونده

مثال PewDiePie که قبلا زدیم، ممکن است به شما این ایده را بدهد که یک کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ چگونه می‌تواند باشد.
با این وجود، بهتر است بدانید چگونه این استراتژی می‌تواند راه خود را در برخی از مناطق نه چندان جذاب جهان باز کند.

با در نظر گرفتن این موضوع، بیایید به یک مثال نگاه کنیم : کمپینی برای جلب توجه و ایجاد آگاهی نسبت به کنفرانس جهانی بازاریابی محتوا تشکیل شد.
یک کمپین با استانداردهای سنتی ممکن است فقط روی سئو و گوگل ادز یا برخی از محتواهای تبلیغاتی توییتر و لینکداین متمرکز شده باشد.
احتمالا آنها یک مقاله درباره این موضوع می‌نویسند و چیز ساده‌ای را به اشتراک می‌گذارد و سر و ته همه چیز را هم می‌آورد.

درعوض مؤسسه بازاریابی محتوا با موسسات بازاریابی رده بالا برای گسترش پیام خود، همکاری کرده بود.
آنها از قبل لیست بلند بالایی از اینفلوئنسرهایی که تمایل همکاری با آنها را داشتند، تهیه کرده بودند.
در کمپین خود از افراد مختلف خواستند تا نظراتشان را درباره مسائل مختلف بیان کنند و درباره عملکردشان اظهار نظر کنند.
این بازخورد به همراه سایر محتواهای آموزشی آنها، در چهار کتاب الکترونیکی جداگانه جمع‌آوری شد.
آنها این کتاب‌ها را به دو فرم ebook و pdf عرضه کردند و از طریق CMI، در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ کردند.
ابتکار این کمپین توسط کوراتا، یک شرکت توسعه‌دهنده نرم‌افزار و متخصص در برنامه‌نویسی محتوا و بسترهای مدیریتی پیشنهاد شد.
همانطور که می‌بینید، افراد زیادی در برگزاری یک کمپین نقش دارند.
حالا ببینید که در این مثال هرکس چه سودی برد :

هیچ ترفند تبلیغاتی خاصی در این کمپین‌ها وجود ندارد.
آنها از هیچ سلبریتی استفاده نکردند.
به آن فکر کنید : کمپین کنفرانس CMI یک نمایش بزرگ برای بازاریابی محتوا بود که توسط افرادی که در زمینه بازاریابی محتوا کتاب نوشته بودند یا در کار خود خبره بودند، پیشنهاد داده شد.
اینها همه افرادی هستند که «ترفندهای تجارت» را می‌شناسند و موفقیت این کمپین به این دلیل بود که همه چیز علمی بود و هیچ حقه‌ای وجود نداشت.