6 مثال در زمینه نحوه پیاده سازی کمپین دیجیتال مارکتینگ

ضروری بودن استفاده از دیجیتال مارکتینگ به عنوان استراتژی مهم برای کسب و کارهای خواهان موفقیت در دنیای امروز مساله‌ای غیرقابل انکار است.
مطمئنیم نیز این موضوع را می‌دانید.
اما در عین حال این یک ایده بزرگ با ابزارها و روش‌های متفاوت برای تبدیل تئوری به پیاده‌سازی استراتژی دیجیتال مارکتینگ و طراحی کمپین دیجیتال مارکتینگ است.
چگونه می‌توانید از دیجیتال مارکتینگ به شیوه‌ای استفاده کنید که مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار دهید و برند خود را معنادار جلوه دهید و البته بودجه شما نیز باید با هزینه پیاده‌سازی استراتژی دیجیتال مارکتینگ تان تناسب داشته باشد.
بهترین راه برای پاسخ این سوال این است که به مثال هایی از کمپین دیجیتال مارکتینگ نگاه کنید که مثمرثمر واقع شده‌اند و علت موفقیت آن‌ها را پیدا کنید.

برای کمک به شما در این قسمت، 6 مثال خوب از پیاده‌سازی دیجیتال مارکتینگ را برای ایده گرفتن و آموزش به شما لیست کرده‌ایم.
بهتر است نگاهی به آن‌ها بیندازیم.

مثال هایی در زمینه پیاده‌سازی کمپین دیجیتال مارکتینگ

1. امریکن اکسپرس (American Express) و ایده ساخت اعتبار یا استفاده از پیاده سازی کمپین دیجیتال مارکتینگ

تولید محتوای عالی همراه با هدف خاص (متناسب با پرسونای خریدار شما) بهترین استراتژی برای زمانی است که می‌خواهید اعتبار برند خود را بسازید.
اما نولید محتوا عالی در بستر دیجیتال مارکتینگ واقعا به چه معناست؟
هنگامی‌که یک برند به عنوان یک برند معتبر شناخته می‌شود، به این معناست که افراد بسیاری به دلیل اطلاعات قابل استناد و مطمئنی که این برند ارائه می‌دهد، فالوئر آن هستند.

این همان تصویری است که امریکن اکسپرس به هنگام شروع کمپین بزرگ بازاریابی محتوا به همراه سایتی که به آن انجمن باز گفته می‌شد (امروزه به آن روندها و بینش‌ها گفته می‌شود) قصد داشت بسازد.
ایده اصلی این بود که اطلاعات مرتبطی در اختیار عموم قرار دهند و به آن‌ها در مورد تمامی مواردی که به راه‌حل های شرکتی آن‌ها مرتبط می‌شود، کمک کنند: اخبار اقتصادی، موضوعات داغ برای کسب و کارها، مواردی برای بازاریابی، فروش، بازدهی و جریان وجوه نقد.

نتایج به همان صورت که برنامه‌ریزی شده بودند، موفقیت‌آمیز بودند.
با جریان ثابتی از مقالات و پست‌ها، وبسایت تبدیل به مرجعی برای کارآفرینانی شد که می‌خواستند کسب و کار خود را راه‌اندازی کرده و رشد کنند.

اما راز اصلی در مورد امریکن اکسپرسقرض گرفتن اعتبار از کسانی بود که از قبل اعتباری برای خود به دست آورده بودند.

استراتژی بازاریابی محتوا می‌تواند فقط به صورت خانگی انجام شود.
اما شرکت‌ها ترجیح می‌دهند به دنبال رهبران صنعتی و نام‌های معروف برای همکاری بروند تا از بینش‌ها و درس‌های آن‌ها استفاده کنند.

پس چرا این کار را انجام ندهید؟
دعوت از متخصصین معروف در حوزه کاری شما می‌تواند ایده خوبی برای جذب سرنخ‌های بیشتر و همراه ماندن با آن‌ها به عنوانی برندی معتبر باشد.
پس ایجاد رابطه‌ای مهم با اینفلوئنسرها می‌تواند بسیار موثر باشد.

2. Airbnb و تمرکز روی محتوای کاربر

مقالات تخصصی برای ایجاد اعتبار عالی هستند. اما استراتژی دیگری نیز وجود دارد که برای شناساندن برند، تعامل با عموم و تولید طبیعی سرنخ عالی است. البته در اینجا صحبت از محتوای ساخته شده توسط کاربر است.

Airbnb شرکتی است که از این کانال دیجیتال مارکتینگ به طور کامل استفاده می‌کند.
این شرکت به تمامی کاربران اجازه می‌دهد تا تجربه‌های سفر خود را روی تمامی پلتفرم‌ها و شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارند.

اما آن‌ها حتی از این هم بیشتر پیش رفتند. یک محتوای ایده‌آل برای کسب و کار هتل چیست؟ مسلما صنعت توریست.
بنابراین Airbnb شروع به تبلیغ و تشویق ویدیوها، عکس‌ها و راهنماهای سفری که صاحبان و کاربران ساخته بودند، کرد.

این قسمت بصری واقعا حائز اهمیت است. اینستاگرام یک کانال مهم دیجیتال مارکتینگ برای این شرکت است؛ زیرا همگام یا خواسته‌های مخاطب می‌شود.

چیزی برای منع شما از انجام کاری مشابه با این شرکت وجود ندارد.
سعی کنید مشوق باشید و محتوایی را که سرنخ ها و کاربران شما تولید می‌کنند و برند شما را معنادار می‌سازند، تبلیغ کنید.
اجازه دهید آ‌ن‌ها نیز بخشی از تصویر برند شما باشند.

3. لایفت (Lyft) و ایده نیاز به ایجاد تبلیغ کنندگان برند با استفاده از راه اندازی کمپین دیجیتال مارکتینگ

یک دستاورد بزرگ در دیجیتال مارکتینگ تبدیل کاربران به مبلغان کسب و کار خودمان است.
این کار باعث می‌شود که پایگاه کاربر شما سرنخ های بیشتری برای شما پیدا کند و معمولا با ایجاد برنامه‌های وفاداری و با دادن شرایط ویژه‌ای امکان‌پذیر است.
این کار راهی برای تشویق و گسترش تبلیغ دهان به دهان (بازاریابی دهانی) است.

این موضوع دقیقا همان کاری است که لایفت انجام داد و از آن جواب گرفت.
برنامه‌ای مانند rideshare حتی در رقابت با بازیکنان بزرگتر در بازار انگیزه‌های تشویقی مانند سواری رایگان برای کاربرانی که خدمات را به دوستان و خانواده خود ارجاع می‌دهند، ارائه کرد.

وقتی این استراتژی دیجیتال مارکتینگ برای برندی که تمرکز بر روی ارائه خدمات عالی دارد؛ پیاده‌سازی می‌شود، این برند تبدیل به نیروگاهی برای تولید سرنخ خواهد شد.

هیچ چیز متقاعدکننده‌تر از توصیه شدن یک سرویس توسط فردی که به او اعتماد داریم؛ نیست.
مخصوصا اگر ببینیم که این سرویس انتظارات‌مان را نیز برآورده می‌کند. پس چطور است این راهکار را امتحان کنید؟

4. دومینو (Domino) و استفاده از فناوری‌های جدید با استفاده از طراحی کمپین دیجیتال مارکتینگ

در میان این مثال‌های دیجیتال مارکتینگ، دومینو یک مورد خوب برای درک این موضوع است که چگونه آگاهی از فناوری های جدید و عملکرد سریع می‌تواند سودآور باشد.

Domino’s Anyware ابزاری است که نه بر خود محصول، بلکه بر نحوه سفارش آن متمرکز است.
این نرم‌افزار در چندین پلتفرم به صورت صوتی فعال است و با یک نرم افزار هوش مصنوعی قادر به تفسیر و درک آنچه شما می‌خواهید، می‌باشد.

این ابزار مطمئناً می‌تواند فروش را نیز بهبود ببخشد، اما بیشترین بازدهی این استراتژی دیجیتال مارکتینگ مربوط به تصویر برند است.

شناخته شدن به عنوان شرکتی که از تکنولوژی استقبال استفاده می‌کند، یک مزیت بزرگ به ویژه برای جوانان است.

5. سفورا (Sephora) و استراتژی بازاریابی امنی چنل (omnichannel path)

سفورا امروزه در بازار به عنوان یکی از حریفان قدر در زمینه دیجیتال مارکتینگ دیده می‌شود.
این موضوع به خاطر یک به کارگیری یک استراتژی خاص نیست، بلکه باید دید که آنها چگونه توانستند حضور گسترده آنلاینی داشته باشند.

تمرکز این شرکت بر حضور در هر جایی است که مخاطبانش حضور دارند. البته شبکه های اجتماعی نقش بزرگی در این امر ایفا می‌کنند، زیرا محصولات آنها دارای جذابیت بصری زیادی هستند.

نتیجه آن چیزی است که تجربه‌های قابل خرید نامیده می‌شود.
محتوای غنی آنها مانند یک آموزش ویدیویی که اطلاعات ارزشمند را به تبلیغ مستقیم یا یک مسابقه تعاملی که بهترین محصول را برای شما نشان می‌دهد، پیوند می‌دهد.

استراتژی بازاریابی شرکت سفورا در واقع چیزی فراتر از اینهاست.
این شرکت استراتژی دیجیتال مارکتینگ خود را از طریق استراتژی امنی چنل پیش می‌برد.
آنها محصولاتشان را در اینستاگرام می‌فروشند، تجربه کاربری فوق‌العاده ای در وب سایت خود دارند و حتی تبلیغات جغرافیایی را نیز برای مغازه‌های خود ارائه می‌کنند.
این یک مثال عالی در زمینه کمپین دیجیتال مارکتینگ برای شناختن پرسونا خریدار شما، در دسترس بودن و ایجاد وفاداری در مشتری است.

6. اسلک (Slack) و تمرکز بر راه حل ها

اسلک آخرین مثال از نمونه کمپین های دیجیتال مارکتینگ است و نشان می‌دهد تلاش‌های دیجیتال مارکتینگ به هنگام تبدیل سرنخ تمام نمی‌شود.

اسلکیک ابزار همکاری تیمی برای شرکت‌ها و صرف‌نظر از اندازه یا پیکربندی آنها است. اسلک یک پلتفرم کامل و انعطاف‌پذیر است و بر راندمان و تصمیم‌گیری افراد متمرکز است.

اگر کسب و کار شما خدماتی را همانند آنها ارائه می‌دهد، باید بدانید که شما یک محصول را نمی‌فروشید، بلکه یک راه‌حل را به مخاطبان خود ارائه می‌دهید.

این بینشی است که پشتیبانی اسلک را بر اساس تجربه کاربری ایجاد کرد.
آنها یک تیم تخصصی دارند که روزانه به هزاران تیکت پاسخ می‌دهد و به پایگاه مشتریان خود نه تنها در استفاده از این فناوری بلکه در انجام کارهای بیشتر کمک می‌کند.

نزدیکی با مشتریان فعال منجر به ایجاد وفاداری در مشتریان می‌شود و ایجاد وفاداری در مشتریان نیز کلید آینده در بازار است.

در پایان

در این مثال ها از نمونه کمپین های دیجیتال مارکتینگ مطرح شده، شما استراتژی‌هایی را برای جذب، ساخت تصویر برند، تبدیل مشتریان به تبلیغ کنندگان برندتان و هم‌چنین بهبود حضور برند مشاهده کردید.

استفاده از اینترنت به همراه ایده‌های عالی و محتوای عالی می‌تواند به روش‌های مختلف به دید شما کمک کند. ما امیدواریم که این مثال های کمپین دیجیتال مارکتینگ از این پس بتواند الهام‌بخش شما باشد.