منظور از استراتژی محتوا چیست؟
آیا «اهداف تجاری» شما بی معنی و «نیاز کاربر» شما بی فایده است؟
هرچه دقیق تر باشید، استراتژی محتوا شما بهتر خواهد بود و بازاریابی محتوا شما بهتر انجام خواهد شد.
استراتژیست های محتوا مدتهاست که در مورد این واقعیت که استراتژی محتوا باید شامل اهداف تجاری و نیازهای کاربر شود، هم نظر شدهاند.
من فهمیدم که این شرایط در عمل خیلی خوب پیش نمیروند.
کدام اهداف تجاری؟
همه نیازهای کاربر؟
و کدام کاربران؟ (محتواسازی سخت است.)
برای کسب نتیجه در بحث تدوین استراتژی محتوا، به جای موارد بالا درباره این موضوعات با تیمها صحبت کردهام:
- استراتژی عملکرد و اهداف
- اولویتها و نیازهای کاربر
بیایید دقیق تر نگاه کنیم.
استراتژی عملکرد و اهداف در استراتژی محتوا
اول: استراتژی عملکرد چیست؟
خیلی خوشحالم که این را پرسیدید.
استراتژی عملکرد، استراتژی اتخاذ شده توسط هر حوزه تجاری کاربردی (مانند بازاریابی، منابع انسانی یا خدمات به مشتریان) است.
این استراتژی به منظور کمک به دستیابی به اهداف تجاری یا شرکتی است.
استفاده از استراتژی کاربردی (در مقابل استراتژی کلی کسب و کار یا شرکت) برای اطلاع از استراتژی محتوا بسیار مهم است.
اگر سعی میکنید با اهداف کلی کسب و کارها کار کنید، ممکن است با اظهاراتی مانند «x٪ افزایش حاشیه سود» یا «x٪ کاهش هزینه های تسهیلات» گیر بیفتید.
چگونه قرار است استراتژی محتوا را مستقیم با اهداف شرکت هماهنگ کنید؟
نمیتوانید این کار را انجام دهید.
اما اگر از اهدافتان برای هدایت استراتژی عملکردی خود استفاده کنید، میتوانید جملههایی مانند:
- x٪ افزایش فروش
- x٪ ایجاد آگاهی از نام تجاری در بین مخاطبان هدف
- محصولات یا خدمات جدید را در مدت 12 ماه راه اندازی کنید.
- هزینههای مدیریت محتوا را x٪ کاهش دهید.
را بشنوید.
آیا این اهداف میتوانند استراتژی محتوا را بهتر سازند؟
البته که میتوانند.
اگر هدفی ندارید، از سرپرست خود بخواهید که برای سال جدید از این استراتژی استفاده کند.
اهداف عملکردی یا دپارتمان یا واحد تجاری باید حتما لحاظ شوند.
اگر آنها را ندارید، به آرامی به سرپرست اطلاع دهید که ابتکارات محتوای شما براساس نظر یک نفر، اولویتبندی میشود و بدون اقدامات مناسبی برای موفقیت منتشر میشود.
📌 این مقاله میتواند برای شما مفید باشد : استراتژیست محتوا کیست و چه مهارتهایی باید داشته باشد؟
موفق باشید!
اولویت ها و نیازهای کاربر در استراتژی محتوا
بیایید کمی این را تجزیه کنیم. وقتی شما میگویید…
- «اولویت» … نشان میدهید که کاربران و نیازهای آنها را در اولویت قرار دادهاید.
به عبارت دیگر، شما سعی نمیکنید که همه چیز و همه کس باشید (که به طور معمول باعث میشود هیچ چیز هیچ کسی نباشید). - «کاربر» … شما از افرادی که به وب سایت شما میآیند یا از محصول شما استفاده میکنند (از جمله CMS، اگر تلاش شما در آنجا متمرکز باشد) قدردانی میکنید و میخواهید در قبال آن کاری انجام دهید.
مثلا کیفیت محصول یا خدماتتان را بهبود ببخشید. - «نیاز» … به بالا مراجعه کنید.
محتوای شما باید مفید و قابل استفاده برای کاربران باشد – و این یعنی در وهله اول باید بدانید که نیاز کاربرانتان چیست. - «ترجیحات»…شما میگویید که نه تنها متوجه میشوید کاربرانتان چه نیازهایی دارند، حتی میدانید چه چیزهایی دوست دارند و چه چیزهایی دوست ندارند (هر چیزی، از فرمت محتوا گرفته تا تمرکز بر موضوع، صدا و لحن).
📌 این مقاله میتواند برای شما مفید باشد : برای استراتژی محتوا زمان بگذارید
اولویت ها و نیازهای کاربر در استراتژی محتوا در دنیای امروز
حالا، یک چیز غافلگیرکننده و تا حدودی ناامیدکننده برایتان دارم :
بسیاری از سازمانها این چیزها را نمیدانند.
تیم ها براساس حدس و گمان درباره مخاطبانشان عمل میکنند، چون
- الف) آنها نمیتوانند منابع لازم برای تحقیق را بدست آورند.
- ب) آنها تا به حال قبل از کار با مخاطبان خود صحبت نکرده اند.
اول : کاربران خود را در اولویت قرار دهید.
شما یک لیست عظیم از افرادی دارید که میخواهید آنها را تحت تأثیر قرار دهید و به آنها خدمت کنید.
این لیست بلند بالا، خسته کننده و بی فایده است.
تیم اصلی خود را جمع کنید و تصمیم بگیرید که مهمترین مخاطبان شما چه کسانی هستند.
این به این معنی نیست که شما باید از سایر مخاطبانتان غافل شوید.
فقط این است که شما دارید محدودیتهای هوشمندانه برای خودتان ایجاد میکنید تا بتوانید انتخاب های بهتری داشته باشید.
دوم : به خاطر خدا، با کاربران خود صحبت کنید. اگر برای هردفعه که به انیکا هال توصیه میکردم که درباره مخاطبانش تحقیق کند، یک دلار میگرفتم،الان میتوانستم شرکت تسلا را بخرم.
برای جمع آوری اطلاعات در مورد کاربران هزاران روش DIY و ساده وجود دارد .
با استفاده از آن اطلاعات در نهایت میتوانید در مورد طراحی و تولید محتوا خود آگاهانه تصمیمگیری کنید.
به یک نقشه دقیق نیازی ندارید.
فقط نیاز به یک درک پایه از آنچه مردم واقعاً به آن اهمیت میدهند و چرا به آن اهمیت میدهند، دارید (یکی دیگر از منابع جالب در این مورد، کتاب روش شناسی برتر گری مک گاورن است.
کمک گرفتن در مسائل سخت
سال گذشته من سخنرانی های عمومی زیادی نکردم و بیشتر با شرکت ها همکاری داشتم تا استراتژی های محتوا خود را تولید (یا بازبینی) کنند.
این تجربیاتی است که کسب کردم:
- مشتریانی که اهداف شغلی و نیازهای کاربر را اولویت خود را میدانستند، میتوانستند با سرعت صاعقه حرکت کنند.
ما اغلب قادر بودیم چارچوب استراتژیک آنها را در طی یک دوره حداکثر 1 تا 2 روزه برقرار کنیم. - مشتریانی که نیاز به نوع دیگری از همکاری با ما داشتند.
اول، من به عنوان مشاور استراتژی بیش از 3- 4 هفته کار کردم تا به سرپرست تیم کمک کنم تا استراتژی عملکردی، بهتر بیان شود (این کار برای تیم های تولید محتوا و UX سودمند بود).
دوم ، ما برای تکمیل پروژه های تحقیقاتی کوتاه مدت (4 تا 6 هفته) با مشتریان کار کردیم تا شرکت، اطلاعاتی در مورد کاربران واقعی خود در چارچوب استراتژی محتوا کسب کند.
محتوای معنی دار برای کسب نتایج بهتر
همه ما دوست داریم که کارمان به نوعی باعث تغییر در یک نفر شود.
در تولید محتوا تا زمانی که ندانید چرا این کار را انجام میدهید، نمیتوانید تفاوتی ایجاد کنید.
بدون درک اهداف کارکردهای تجاری و نیازها و ترجیحات کاربر، فقط محتوای «خوب» تولید میکنید که مردم از کنارش رد میشوند.
محتوای خود را معنی دار کنید!