برای استراتژی محتوا زمان بگذارید
زمان گذاشتن برای کم کردن سرعت و فکر کردن درباره محتوا، میتواند غیرممکن به نظر برسد.
اما تخصیص زمان برای استراتژی محتوا یک گام اساسی برای سلامت کسب و کار شما و خودتان است.
موفقیت پایدار یک محتوا به این بستگی دارد افرادی که در یک سازمان به طور کلی به محتوا اهمیت میدهند، مجازند چه میزان زمان را به صورت حرفهای به محتوا و بازاریابی محتوا اختصاص دهند.
تولید محتوا بخشی از حرفه آنهاست.
متاسفانه، این میزان مجاز بودن اگر اصلا وجود نداشته باشد، اغلب خیلی کم است.
بیشتر جاها هنوز هم به صورت درستی به محتوا و چیزی که مینویسند به عنوان بخش حیاتی تجربه مشتری ارزش نمیدهند.
حتی در شرکتهایی که دائم به طراحیهای حرفه ای مشغولند.
اصلا همه این طراحیها بدون محتوا چه هستند؟
از شما به عنوان متخصص محتوا خواسته میشود مانند یک استاد سخنپرداز، محتوایی بر اساس درخواست لحظه آنی آنها و در میان تمامی وظایفتان بنویسید.
این کار آسانی نیست. پس واقعا جای تحسین دارد!
اما اکنون باید چیزی را که از قبل میدانید به شما بگویم.
در حالی که ممکن است شبها تا دیروقت بیدار بودن و فشرده کار کردن برای تولید محتوا غیرقابل اجتناب باشد.
اما این نباید برای شما و کسانی که با آنها کار میکنید، تبدیل به موضوعی عادی شود.
*حتی اگر شرکت شما بخواهد، محتوا دارایی شغلی ارزشمندی باشد.
*نه اگر آنها بخواهند، کسانی که روی محتوا کار میکنند روز به روز در کاری که انجام میدهند بهتر شوند.
*نه اگر آنها بخواهند، که این افراد واقعا از کاری که میکنند لذت ببرند، نه اینکه خسته شوند و کار را ترک کنند.
برای بیشتر ما، تنها زمانی که به محتوا اختصاص میدهیم، زمان تولید محتوا است.
به ندرت زمانی برای فکر کردن، برنامه ریزی، تأمل، مدیریت و بهبود زمان برای استراتژی محتوا پیدا میکنیم.
ما به اینگونه زمانها نیاز بیشتری داریم.
نه فقط زمان برای محتوا، بلکه زمان برای استراتژی محتوا.
چگونه می توانیم زمان برای استراتژی محتوا اختصاص دهیم؟
نواقص را در استراتژی محتوا پیدا و آنها را اولویت بندی کنید.
وقتی افراد محتوا درباره تحلیلهای نواقص محتوا صحبت میکنند، معمولا منظور آنها شناسایی نیازهای کاربر است که در محتوای کنونی لحاظ نشده است.
این خیلی کار خوبی است،اما برای کسی که کلافه و خسته شده است، شروع مناسبی نیست.
چیزی که پیشنهاد میکنم، یافتن این نواقص و شکافها در استراتژی محتوا است.
اگر احساس میکنید کشتی در حال غرق شدن است، ابتدا بزرگترین حفرهها را ببندید.
ما باید دریابیم چه چیزی در راه است.
آن حقیقت را با رهبری درست بپذیریم و نقشهای برای مقابله با آن تهیه کنیم.
با تیم خود کار کنید تا به نواحی بزرگی که محتوا را هدایت میکنند، فکر کنید و بفهمید که به کجا بیشترین صدمه را وارد میکند.
از لنزهای سطح بالاتری نسبت به ممیزی محتوا (مانند چهارچوب استراتژی محتوا Brain Traffic) استفاده کنید تا مواردی از قبیل شکل اکوسیستم محتوای خود، وضوح استراتژی تجاری کاربردی خود و جریان کار محتوای فعلی خود را بررسی کنید.
شما باید برای این کار وقت بگذارید.
البته این کار شگفت انگیز است که میتوانید چه کاری را فقط در یک روز بحث متمرکز انجام دهید.
بخش اعظم آن بطور قابل ملاحظهای، کمتر از مثلاً بازرسی دهها هزار مورد از محتوا است.
خیلی خیلی با دقت به اینکه چقدر سرمایه با «بله» گفتن به دست میآورید، فکر کنید.
اگر همیشه تسلیم شوید، نبردهای شما انتخاب نمیشوند.
«بله» گفتن به درخواستهای برنامهریزی نشده محتوا، «بله» گفتن به یک ساعت (و سپس سه ساعت بیشتر) برای «دادن مقداری ایده» در مورد صفحه اصلی، «بله» گفتن برای انتشار آن مطبوعاتی که عمیقاً در روح خود میدانید هیچ کس، در هیچ کجا، به آن اهمیتی نخواهد داد …
همه این بله ها و ساعت ها در نظر گرفته میشود.
مشتریان اغلب به من میگویند این نگرش، در مورد بردن دوستان و تأثیر گذاشتن بر مردم است.
اکنون پشت آنها را خراشیدن منجر به این میشود که آنها نیز بعداً پشت شما را خراش دهند.
یا حداقل، بعداً وقتی مجبور هستید پنیر دیجیتالی آنها را جابهجا کنید، شکایت کمتری خواهند کرد.
گاهی اوقات این رویکرد جواب میدهد.
من میدانم که شما میدانید چه میکنید.
من به شما اعتماد دارم.
اما من به عنوان دوست استراتژی محتوا شما، فقط میخواهم بپرسم آیا شما هنوز به خود اعتماد دارید؟
آیا اخیراً تأکید کردهاید که چقدر این «تیم تولید محتوا» مفید بوده است؟
این تنها چیزی است که من میخواهم.
فقط به آن فکر کنید.
مشکلی نیست که آشپز خط باشید، اما اگر میخواهید سرآشپز باشید، شاید مجبور شوید خود را برای تبلیغات معرفی کنید.
📌 این مقاله میتواند برای شما مفید باشد : استراتژیست محتوا کیست و چه مهارتهایی باید داشته باشد؟
درخواست محتوا را به صورت کتبی ارائه کنید.
من داشتم به دنبال کلمه دیگری مثل پرسیدن، گرفتن و.. به جای کلمه پر قدرت درخواست میگشتم.
اما نه.
شما نیاز دارید آن را واقعا درخواست کنید.
در دیکشنری اینگونه ترجمه شده است:
درخواست برای اختیار درست، برای ادعای حق و حقوق
شما کاملاً حق دارید درخواست محتوا را بصورت کتبی بخواهید.
اگر فردی با دقت فرم درخواست محتوا را پر نکند یا حتی آنچه را که میخواهد، در یک پاراگراف توصیف کند و آن را از طریق ایمیل ارسال کند، احتمالاً خیلی به آنچه که در واقع میخواهند یا نیاز دارند، فکر نکرده است.
این منجر به هدر رفتن زمان همه و به خصوص شما خواهد شد.
شما میتوانید آن را به مهربانی خواستار شوید، اما هنوز هم باید آن را مطالبه کنید.
برای جلوگیری از «پاس داده شدن به افراد دیگر» باید بسیار سخت تلاش کنید و راههایی برای تسهیل مکالمه در مورد نیازهای ضروری پیدا کنید.
بیست دقیقه نشستن در کنار آن فرد به وی کمک میکند تا فرم را پر کند.
این کار موجب صرفهجویی در زمان همه خواهد شد.
نوشتن مطالب به صورت کتبی، یک دنباله کاغذی ایجاد میکند که بعدها میتوانید از آن برای مقابله با scope creep استفاده کنید و همه چیز را رو به جلو نگه دارید.
مستندسازی درخواستهای ساده میتواند ملالآور و حتی خسته کننده به نظر رسد.
اما این نوع مستندسازی، اساس کار استراتژی متفکرانه محتوا است.
پیشاپیش درخواست تخصیص زمان برای تدوین استراتژی محتوا بدهید
آیا میتوانم سه روز از هفته آینده، وقت شما را بگیرم؟
سه ساعت دیگر امروز چطور؟
واضح است که «نه».
درست است؟ این غیر منطقی میباشد.
نظرتان در مورد یک روز از شش ماه پیش رو چیست؟
این زمان باعث میشود شش ماه پیش رو برای همه دو برابر کارامدتر شود.
بازی برد – برد.
«بله» گفتن در این شرایط بسیار آسانتر است، اینطور نیست؟
صبر کردن سخت است.
اما شش ماه میتواند در یک چشم به هم زدن بگذرد.
من چندین کارگاه آموزشی را برگزار کردهام که رهبر اجرایی آنها به تیم خود گفتهاند فقط در ابتدای کارگاه تدوین استراتژی محتوا میتوانند برای یک ساعت ابتدایی کارگاه استراتژی محتوا وارد برنامه شوند.
یک ساعت بعد، آنها دریافتند که چقدر این مباحث محتوای استراتژی مهم است و تقویمهای آنها به طرز جادویی برای آن روز خالی شد.
📌 این مقاله میتواند برای شما مفید باشد : منظور از استراتژی محتوا چیست؟
اکنون مقداری زمان روی تقویم خود در نظر بگیرید، اگرچه که باید خیلی عالی برنامهریزی کنید.
دقیقا در انتهای این مقاله، این کار را دوباره انجام دهید.
ساعتهای محدودی را به «ضروریات محتوا» اختصاص دهید.
برخی از مردم که شما نمیتوانید آنها را ناراحت کنید، قادر به برنامهریزی نیستند.
آنها کارگاهی که شش ماه قبل برنامهریزی شده را از دست میدهند.
زیرا نمیتوانند برنامهریزی کنند و در آخرین لحظه به کمک زیادی نیاز دارند.
زیرا باز هم نمیتوانند برنامهریزی کنند و قصد دارند وقت خود را بدون سؤال از شما، به آنها متعهد کنید؛ زیرا آنها نمیتوانند برنامهریزی کنند.
مردم، درست میگویم؟
هرمقدار زمان هم که برای تعیین استراتژی اختصاص دهید، فوریتهای محتوایی واقعی یا خیالی همیشه جزئی از دنیای محتوای شما خواهند بود.
این چیزی است که باید برای آن برنامهریزی کنیم.
این میتواند با ساعات اداری، کانال کمک به محتوا در Slack، یا حتی به سبک آژانس در تیم داخلی باشد تا به سرعت به نیازهای ناگهانی محتوا پاسخ دهد.
پذیرش این درخواستها، شما را قادر میسازد تا یک برنامه کاری اختصاصی را برای مدیریت آنها و برقراری ارتباط به منظور بازگشت این گردش کار به ذینفعان، برنامهریزی کنید.
در حالت ایدهآل، هرچه وقت بیشتری برای کار با استراتژی محتوا میگیرید، میتوانید به طور مرتب با این افراد غیر برنامهریز چک کنید و تکنیکهای تسهیل و برنامهریزی را پیدا کنید که به پیشبرد نیازهای آنها کمک کند.
اما در این میان، شما فقط باید زیرک باشید.
ترکیبی از تمامی موارد استفاده شده را بسازید.
اگر در یک مکان بزرگ قرار دارید، تنها مدیر محتوا در شرکت خود نیستید که با این مسائل دست و پنجه نرم میکند.
در فرهنگ هر شرکت تفاوتهای ظریفی وجود دارد.
ممکن است این باشد که شخص دیگری موفقیتهایی داشته باشد که بتواند این موفقیتها را برای تشویق مردمی برای کند شدن، کمتر انجام دادن کار و فکر کردن در مورد محتوا با بقیه به اشتراک بگذارد.
ترکیبی را برای ساختن چرخ متحرک خود پیدا کنید و آن را به اندازه کافی بلند کنید که توجه افراد را برانگیزد.
قابلیت استناد به موفقیتهای داخلی دیگر هنگام درخواست وقت برای مواردی مانند کارگاههای تراز، شوراهای محتوا و فعالیتهای برنامهریزی ویراستاری، بلع این قرصها را آسانتر میکند.
و در نهایت: زمانی را به خودتان اختصاص دهید
اگر همیشه زمان بحرانی است، اگر تمام تولید محتوا در شب و بعد از یک روز پر از جلسات ارزشمند اتفاق میافتد، در این صورت خیلی مهم است که راهی برای مراقبت از خودتان و تیمی که حمایت میکنید، پیدا کنید.
اگر کل دنیای محتوای شرکت بر روی شانههای شما استوار است، مهم است که شما و شرکت بتوانید هر از گاهی به آن شانهها استراحتی بدهید.
این نیز میتواند آموزنده باشد.
اگر دنیا از هم جدا شود، زیرا یک نفر قرار نیست یک هفته ایمیل را چک کند.
خوب، من واقعاً نمیتوانم به یک استدلال بهتر برای استراتژی محتوا فکر کنم.
من امیدوارم که شما را به چالش کشیده باشم تا نگاهی تازه به این مسئله بیاندازید که چرا «هیچ وقتی» برای استراتژی محتوا وجود ندارد و به شما ایدههایی داده باشم تا بتوانید آن زمان را بسازید.