قیف فروش برای سایت های فروشگاهی چگونه بهبود می یابد؟
متوسط نرخ تبدیل برای سایت فروشگاهی، 2.63٪ است.
یک لحظه دربارهاش فکر کنید.
97/37 درصد از بازدیدکنندگان سایت شما فقط در حال چرخ زدن در سایت هستند و با توجه به هزینه دریافت ترافیک در این روزها، این آمار خوبی نیست.
اما لازم نیست ناامید شوید.
درک سفر مشتری میتواند به شما در بهینهسازی استراتژی های بازاریابی دیجیتال، بهبود قیف فروش و افزایش نرخ تبدیل کمک کند.
با توجه به تجربه ما کارفرمایان در تلاشند تا قیف فروش سایت فروشگاهی را به روشی که به نفع مشتری و تجارتشان باشد، مفهومسازی کنند.
آنها آن را به عنوان یک فرآیند ساده دو مرحلهای میبینند، اما روش بهتر این است که پله پله پیش برویم.
در این مقاله، به شما نشان میدهیم که چگونه فهمیدن جنبههای مختلف یک فرایند معمولی خرید مشتری، به شما در افزایش نرخ تبدیل و بهبود قیف فروش و نرخ حفظ مشتری کمک میکند.
نکتههای زیادی داریم که میخواهیم درباره آنها صحبت کنیم، پس بهتر است شروع کنیم.
منظور از قیف فروش سایت فروشگاهی چیست؟
قیف فروش سایت فروشگاهی فرایندی را نشان میدهد که در آن که یک شخص متعهد میشود یک مشتری بالقوه را به یک مشتری واقعی تبدیل کند و او را به یک مشتری ثابت کند.
مشتری میتواند در یک چشم به هم زدن از قیف فروش بگذرد (آنها چیزی را میبینند، تصمیم به خرید آن میگیرند، آن را خریداری میکنند).
ممکن است مشتری ماهها یا حتی سالها طول بکشد تا سرانجام تصمیم بگیرد خرید کنند.
بیایید مثال سادهای را از قیف فروش سایت فروشگاهی ببینیم.
طراحی قیف فروش بین بازاریابان و صنایع کمی متفاوت است.
شاید از قیف تغییر یا قیف بازاریابی یا یک قیف تولید تقاضا، چیزهایی شنیده باشید.
با اینکه رویکردهای آنها کمی باهم متفاوت است، اما مفهوم کلی همیشه یکسان است : برنامه ریزی برای مشتری، به طوری که در نهایت به خرید او منجر شود.
آیا 5 سطح قیف فروش برای سایت فروشگاهی را می شناسید؟
راه دیگر برای درک عملکرد قیف فروش تجزیه مرحله به مرحله آن است.
برخی از شرکتها قیف فروش سه یا چهار مرحله ای تعریف میکنند و برخی شش مرحله ای.
ولی ما قیف فروش پنج مرحله ای را دوست داریم، که با آگاهی از برند شروع میشود و با حفظ مشتری پایان مییابد.
- مرحله آگاهی : در مرحله آگاهی، مشتریان فقط با برند شما آشنا میشوند.
آنها در مورد شما از طریق جستجوی اینترنتی، ترافیک پرداخت شده، ارجاع و سایر روشهای بازاریابی قیف، اطلاعات کسب میکنند. - مرحله در نظر گرفتن : مشتریانی که به محصولات شما علاقه نشان دادهاند، به وسط قیف فروش میرسند.
اما آنچه روی مشتریان ابتدای قیف فروش اثرگذار بود، روی این مشتریان کار نخواهد کرد.
شما توجه آنها را جلب کردید.
حالا باید از طریق قسمت توضیحات مشتری، توضیحات محصول و موارد دیگر آنها را حفظ کنید. - مرحله تصمیم گیری : مشتریان در این مرحله گزینههای نهایی خود را ارزیابی میکنند.
این یک مرحله عالی برای نشان دادن مهارتهای خدمات مشتری و استفاده از تخفیفهای محدود است تا مشتری را به سمت انتخاب برند شما سوق دهد. - مرحله خرید : در این مرحله، مشتریان به دو دسته تقسیم میشوند:
آنهایی که تصمیم به خرید گرفتهاند که انتهای قیف فروش میرسند (در این مرحله باید روی درگاههای پرداخت وجه و اطلاعات حساب و ثبتنام مشتریان تمرکز کنید).
آنهایی که تصمیم گرفتهاند، خرید نکنند. (در این حالت میتوانید روی تبلیغات خود در قیف فروش تمرکز کنید). - مرحله حفظ مشتری: حالا مشتریان شما از قیف فروش خارج شدهاند.
برای حفظ این مشتریان باید از فروشهای داخلی و اطلاعرسانی از طریق ایمیل، حسابهای کاربری و برنامههای وفاداری استفاده کنید.
هدف مراحل یک تا چهار این است که مشتری را در قیف فروش پیش ببرید و هدف مرحله پنجم، حفظ مشتری است.
اکنون که گفتیم قیف فروش سایت فروشگاهی و پنج مرحله آن چیست، بیایید در مورد چگونگی بهبود قیف فروش در هر مرحله از آن صحبت کنیم.
چگونه می توان سطح آگاهی را در قیف سایت فروشگاهی بهبود بخشید؟
میتوان استراتژی ابتدای قیف فروش سایت فروشگاهی را نادیده گرفت.
از این گذشته، مشاهده رابطه مستقیم بین هزینه تبلیغات و درآمد بالا در ابتدای قیف فروش کار سختی است.
اما استراتژیهایی در ابتدا برای بهبود قیف فروش توسعه میدهید، برای افزایش مخاطبان شما بسیار مهم و موثر است.
هدف در مرحله آگاهی، جذب هر چه بیشتر مخاطبان بدون از دست دادن مشتریان ثابت است.
در اینجا سه روش برای انجام این کار پیشنهاد میکنیم.
1. از دادههایی که از مشتریانتان به دست آوردهاید، برای کمپینهای تبلیغاتی فیسبوک یا اینستاگرام استفاده کنید.
مخاطبان فیسبوک یا اینستاگرام به شما کمک میکنند مشتری های جدیدی پیدا کنید که تقریباً شبیه مشتریهای قدیمی شما باشند.
تصور کنید مشتری فعلی خود را تکرار میکنید.
خوب، درست است.
آدمها دقیقا شبیه هم نیستند، اما میتوانند اخلاق مشابهی داشته باشند.
استراتژی مخاطب مشابه به شما کمک میکند بدون اینکه تمرکز خود را از دست بدهید، دسترسی خود را به مخاطبان افزایش دهید.
برای کسب مخاطب مشابه، میتوانید از موارد زیر استفاده کنید:
الف) لیست ایمیلهای مشتریان : مشتریانی را انتخاب کنید که در کانال شما مشترک شده اند یا در جشنوارههای شما شرکت کردهاند و ایمیل خود را ثبت کردهاند.
ب) مشتریانی که جدیدا تبدیل شدهاند : استفاده از دادههای مشتریانی که اخیرا تبدیل شدهاند، کار سختی نیست.
به این ترتیب میتوانید مشخصات کسانی را که خرید انجام دادهاند، به دست آورید و مخاطبان مشابهی ایجاد کنید.
ج) کاربرانی که با مطالب شما درگیر شدهاند : این افراد ممکن است مشتریان بالقوه ای باشند که صفحات شما را دوست دارند یا ویدیئوهای شما را دنبال میکنند.
این افراد علاقه خود را به برند شما نشان دادهاند.
این سه روش برای تنظیم مخاطبان مشابه و موفقیت در این مسیر، عالی است.
نکات دیگری هم وجود دارند که میتوانید آنها را در اینترنت جستجو کنید.
استفاده از مخاطبان مشابه، مثل برداشتن یک گام بزرگ در ابتدای کار است.
با این کار میتوانید تا حدودی مطمئن شوید که مشتریانتان به مرحله دوم میرسند.
2. فید خرید گوگل خود را با دستهبندی محصولات و کلمات کلیدی منفی بهینه کنید.
تطبیق محصولاتتان با سؤالات مشتری، هدف اصلی بهینهسازی فید خرید گوگل است.
به همین دلیل و با این استراتژی است که وقتی عبارت «کوله پشتی مسافرتی» را در گوگل جستجو میکنید، برایتان صدها نتیجه مرتبط میآورد.
کمپینهای خرید توسط کلمات کلیدی هدایت نمیشوند.
در عوض، مرگ و زندگی کمپین خرید شما توسط گروهبندی کالایی که شما در فید داده محصول خود ایجاد کردهاید، تعیین میشود.
وقتی یک کمپین خرید گوگل را آغاز میکنید، تمام محصولات موجود در فید محصولات گروه بندی میشوند.
اگر آنها را همینطور رها کنید، بازگشت قابل توجهی در هزینه تبلیغات (ROAS) نخواهید دید.
زیرا به همه محصولات خود را به یک چیز واحد لینک میدهید.
اما همه محصولات شما با هم برابر نیستند.
برخی از آنها سود بالاتر یا نرخ تبدیل بهتری دارند.
توصیه میکنیم محصولات خود را بر اساس این سه معیار در گروههای خاص تقسیمبندی کنید:
- قیمت
- سود دهی
- نرخ تبدیل
سعی کنید محصولات مشابه را کنار هم قرار دهید.
هرچه محصولات به هم نزدیکتر باشند، بهتر است.
استفاده از کلمات کلیدی منفی در کمپینهای خرید گوگل باید اولویت اول شما در استراتژی دیجیتال مارکتینگ باشد.
گروههای محصولات و ویژگیهای محصول شروع خوبی برای بهینهسازی کمپینهای خرید گوگل هستند.
اما نباید از کلمات کلیدی منفی غافل شوید.
کلمات کلیدی منفی به گوگل میگویند شما نمیخواهید محصولتان به یکی از کلمات کلیدی مرتبط شود.
اگر میخواهید بدانید که کار گوگل فید چیست، باید بگویم گوگل فید سعی میکند بین کاتالوگ محصولات شما و آنچه مشتری در جستجوی آن است، مانند یک دلال عمل کند.
میتوانید از کلمات کلیدی منفی برای دقیقتر کردن این فرآیند استفاده کنید.
با این کار کسی محصول شما را با چیز دیگری اشتباه نمیگیرد.
3. یک برنامه ارجاع تهیه کنید که با برند شما تطابق داشته باشد.
این کار را میتوانید به دو شکل انجام دهید:
- آگاهی از برند خود را افزایش دهید.
- روی مخاطب مناسب تمرکز کنید.
این همان چیزی است که برنامههای ارجاع را به عنوان ابزاری عالی برای بهینهسازی اولین مرحله از قیف فروش سایت فروشگاهی شما تبدیل میکند.
مردم دوستان خود را به محصولاتی که دوست ندارند، ارجاع نمیدهند.
آنها دوستان خود را به محصولاتی ارجاع میدهند که فکر میکنند دوستانشان از آنها خوششان میآید.
در یکی از پرطرفدارترین مطالعات، Dropbox مشتریان خود تشویق کرد که این برنامه را به یکی از دوستان خود ارجاع دهند. (با افزایش فضای ذخیره آنها در این برنامه، به آنها انگیزه داد).
این نرمافزار در مدت زمان 15 ماه، شاهد افزایش 60٪ ثبتنام های خود شد.
این برنامه بسیار خوب عمل کرد.
چون این یک فرایند ساده ارجاع بود که توجه و تمرکز را روی برند نگه میداشت.
Dropbox فضای ذخیرهسازی بیشتری را ارائه داد .
این نرم افزار با این کار نشان داد به این ارجاعها و عملکرد مشتریان خود ارزش میدهد.
استدلال ما این است اگر Dropbox این پروژه را انجام میداد، اما به جای پیشنهاد فضای بیشتر در برنامه خودش، کارتهای هدیه آمازون هدیه میداد؛ این پروژه تا این اندازه موفقیتآمیز نمیشد.
اما آنها نیاز مشتریهای فعلی خود را متوجه شدند و راه رفع آن را نیز به آنها نشان دادند.
آیا برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بهبود یکی دیگر از مراحل قیف فروش سایت فروشگاهی آمادهاید؟
چگونه می توان مرحله در نظر گرفتن را در قیف سایت فروشگاهی ارتقا داد؟
در این مرحله مشتری آنچه را که شما ارائه میکنید، ارزیابی میکند.
دو حوزه که به شما توصیه میکنیم روی آنها تمرکز کنید، عبارتند از:
1. تولید محتوا توسط کاربر (UGC) را تشویق کنید.
ما به سه دلیل دوست داریم تولید محتوا توسط کاربر را ببینیم:
الف) این کار اجازه میدهد تا مشتریان فعلی مستقیم با مشتریان بالقوه صحبت کنند.
با اینکه تیم بازاریابی شرکت زیر و بم کالاها را میشناسد، مشتری میتواند خیلی بیشتر با مشتری بالقوه ارتباط برقرار کند.
ب) تولید محتوا توسط کاربر، محصول شما را در دنیای واقعی نشان میدهد.
چه در حال فروش لباس باشید و چه دوربین عکاسی یا یک سرویس، UGC به مشتریان بالقوه کمک میکند تا محصول شما را در عمل مشاهده کنند.
ج) این کار به شما یک محتوای ارزشمند میدهد که میتوانید در طول استراتژیهای بازاریابی خود از آن استفاده کنید.
برای یک کسب و کار کوچک یا یک شرکت بزرگ، تولید محتوا ارزان یا آسان نیست.
حتی اگر بخواهید یک آژانس بازاریابی محتوا تهیه کنید، پیدا کردن نویسندگانی که زیر و بم محصول شما را بشناسند، دشوار است.
تولید محتوا توسط کاربر میتواند به پر کردن این شکاف کمک کند.
در اینجا مثالی از یک سایت که از UGC برای تولید محتوا درخواست کمک کرده است، میبینیم:
CaringBridge یک سایت کم سود با بودجه بازاریابی محدود است که با استفاده از تولید داستانهای عاطفی و منحصر به فرد توسط کاربر، محتوایی استثنایی ایجاد میکند.
این یک مثال خوبی است.
چون این برند به جای اینکه فقط بر افزایش نقد و توصیفات آنلاین تمرکز کند، نقش فعالی در گرفتن تولید محتوا توسط کاربر دارد.
این برند دنبال داستانهای مردم رفت و آن داستانها را به محتوای مرتبط و ارزش محور تبدیل کرد.
2. برای هر محصول، توضیحات سودمند بنویسید.
86٪ از مصرف کنندگان هنگام تصمیم گیری در مورد خرید، مطالب مرتبط با محصول را بسیار مهم میدانند.
با این حال، دیدهایم برخی از برندهای تجاری (جدید و تأسیس شده) چنان بر برندسازی متمرکز شدهاند که از آن طرف بوم افتادهاند و ضرر میکنند.
اشتباه نکنید. برندسازی مهم است.
اما زمان و مکان خاص خود را دارد و در این سایتها توضیحات محصول غالباً به درستی وارد نمیشوند.
توضیحات محصول باید نوشته شود تا مشتری به ارزش محصول شما پی ببرد.
شما این کار را با تمرکز روی ویژگیهای محصول انجام نمیدهید.
زیرا مشتریان بلافاصله با ویژگیهای محصول ارتباط برقرار نمیکنند.
در عوض، روی مزایای محصول تمرکز کنید.
برای مثال :
• مجهز بودن یک ماشین به فناوری هوش مصنوعی، یک ویژگی محسوب میشود.
اینکه بتوانید در داشبورد به همه منابع مالی دسترسی پیدا کنید، یک مزیت است.
• ویژگی مانند SuperCool ™ Memory Foam است و مزیت، مانند خواب عالی شبانه است.
چگونه می توان مرحله تصمیم گیری قیف فروش سایت فروشگاهی خود را بهبود بخشید؟
دوست داریم این مرحله را با این دید ببینیم که الان مشتری دارد با دو یا سه انتخاب نهایی خود سر و کله میزند.
آنها برندهایی را که میتوانند در این مرحله به آنها کمک کنند، میشناسند و مزایا و معایب هر یک را آنالیز میکنند.
به یاد داشته باشید، نخریدن همیشه یک گزینه است.
هنگامیکه صحبت از شانس میشود، توصیه میکنیم خدمات مشتری خود را ارتقا دهید و میزان پاپ آپ ها را کم کنید.
- روی خدمات مشتری تمرکز کنید.
مشتری شما برندتان را میشناسد، مقاله شما را که درباره مزایای برندتان است، خوانده و تبلیغات شما را دیده است.
آنها خوب میدانند شما چه چیزی عرضه میکنید.
ممکن است آنها یک بار دیگر نیاز به خواندن آن مطالب داشته باشند یا ممکن است سوالی داشته باشند که در صفحات سایت موجود نباشد.
اینجاست که خدمات مشتری وارد میشود.
آیا برند شما قابل دسترسی است؟
برندها میتوانند با داشتن این ابزارها میزان ارادت خود را به خدمات به مشتری نشان دهند:
- چت زنده
- ایمیل
- بخش سؤالات متداول و صفحات راهنما
این ابزارها به ایجاد یک پل بین آنچه مشتری در حال حاضر میداند و آنچه را که باید برای خرید بداند، کمک میکند.
اگر مشتری در سایت شماست و سؤال خاصی درباره زمان ارسال کالا دارد، یک چت زنده میتواند سریع به آنها پاسخ دهد و مشتری را به سمت خرید هدایت کند.
مهم نیست کسب و کار شما چه باشد، میخواهیم روشی واضح داشته باشیم که با استفاده از آن یک مشتری بتواند با شما تماس بگیرد و یک پاسخ سریع و ارزش محور دریافت کند.
2. اجرای یک استراتژی با هدف خروج
در ابتدای این مقاله به شما گفتیم بیش از 97٪ از مشتریان شما بدون خرید، از سایت شما خارج میشوند.
داشتن یک استراتژی با هدف خروج که به موقع انجام شود، این آمار را تغییر میدهد.
واقعیت این است که مردم قصد دارند زود صفحه شما را ترک کنند.
توصیه میکنیم قبل از رفتن آنها از بازاریابی استفاده کنید تا اطلاعاتی از آنها کسب کنید.
این کار را وقتی انجام میدهید که یک مشتری میخواهد از سایت شما خارج شود.
مثالی از شرکت تجارت الکترونیکی هدفون Skullcandy در اینجا آورده شده است:
کل استراتژی آنها این است که مشتری بیشتر در سایت آنها بماند یا اگر رفت، خیلی زود برگردد.
متوسط نرخ تبدیل پاپ آپ خروجی 3.93٪ است.
این تقریباً 4٪ از 97٪ مشتریانی را که برند شما را رها میکنند، در بر میگیرد.
برخی از بازاریابان در واقع قیف فروش خود را در اینجا متوقف میکنند.
آنها فکر میکنند وقتی مشتری تصمیم به خرید (یا خرید نکردن) بگیرد، قیف فروش تمام میشود.
تصور نمیکنیم که این موضوع نشاندهنده تجربه مشتری به خصوص در سایت فروشگاهی باشد.
بعد از اینکه مشتری تصمیم به خرید گرفت، نیاز به پرداخت دارد که ما را به مرحله چهارم میبرد : خرید.
چگونه می توان مرحله خرید را در قیف سایت فروشگاهی خود ارتقا داد؟
فروشندگان تازهکار میتوانند با ارائه چشماندازی بد و بدون اطلاعات کافی، مشتری خود را از دست بدهند.
در حالی که پویایی در تجارت الکترونیک با سایر تجارتها متفاوت است.
هنوز هم یک حقیقت وجود دارد که وقتی مشتری تصمیم به خرید گرفت، از سر راه او کنار بروید.
برای انجام این کار، توصیه میکنیم یک تجربه پرداخت بدون دردسر ایجاد کنید.
- یک تجربه پرداخت بدون دردسر ایجاد کنید
در هنگام پرداخت، به دلایل مختلف مشکلی پیش میآید.
50٪ از مشتریان به دلیل قیمتهای پنهان (مانند هزینه حمل و نقل اعلام نشده) سبد خرید خود را رها میکنند.
اما 21٪ آنها را مرحله پرداخت را ترک میکنند.
زیرا روند پرداخت بیش از حد طولانی و پیچیده است.
بهعلاوه تقریباً یک چهارم افرادی که سایت شما را ترک میکنند، این کار را انجام میدهند.
زیرا روند پرداخت درهم و برهم است.
این موضوع درست مانند این است که یک پیروزی تکنیکی را از دست بدهیم.
ممکن است تولید یک فرایند بدون دردسر پرداخت و تسویه برای شرکت شما کار پر دردسری باشد.
اما در اینجا چند نکته کلی به شما میگوییم.
- تعداد فیلدهای فرم پرداخت را کاهش دهید.
فقط اطلاعات مربوط به این خرید را از مشتری بخواهید.
اگر اطلاعات بیشتر از نیاز را بخواهید، مشتری ممکن است به راحتی ناامید شود یا حتی وقتی که برای تکمیل خرید تلاش میکند، وقت کم بیاورد و مجبور به رها کردن آن شود. - بعد از اینکه مشتری مراحل پرداخت را شروع کرد، او را شگفتزده نکنید.
هرگونه هزینه اضافی یا هزینه حمل و نقل باید قبل از شروع به پر کردن فرم، به مشتری اطلاع داده شود.
چگونه می توان مرحله حفظ مشتری قیف فروش سایت فروشگاهی خود را بهبود بخشید؟
به تجربه، اشتباه فرد تازه کار ارزشگذاری مشتریان را تغییر میدهد.
شاید به این دلیل باشد که بسیاری از روشهای بازاریابی مربوط به افزایش آگاهی از برند است.
شاید حتی بازاریابان از تبلیغات شبکههای اجتماعی که برندهای جدید را تبلیغ میکنند، استفاده کنند.
شاید این کار به این دلیل است که ما به جای کلمه «جا افتاده» کلمه «جدید» را دوست داریم.
اما با رشد کسب و کار مشاهده خواهید کرد که بخش بزرگی از فروش روزانه توسط مشتریان دائمیتان تامین میشود.
برای حفظ بهتر مشتری، توصیه میکنیم که :
- مشتریان را به ایجاد حساب کاربری ترغیب کنید.
- برای پیاده سازی upsells ، cross-sale و add ons از ایمیل استفاده کنید.
- مشتریان را به ایجاد حساب کاربری ترغیب کنید.
در حالی که باید مراقب باشید روند تسویه حساب را کند نکنید.
بهتر است مشتریان خود را به ایجاد حساب کاربری در سایت ترغیب کنید.
Shopify برای حل این پارادوکس، توصیه میکند بعد از ثبت سفارش به مشتری پیشنهاد ساخت حساب کاربری بدهید.
2. پیاده سازی upsells ، cross-sale و add ons
ایمیل مارکتینگ مؤثر یعنی ادامه مکالمه بین شرکت و مشتری شما است.
این یک استراتژی بازاریابی بسیار پایدار است.
در واقع ، تقریبا 60٪ از بازاریابان میگویند ایمیل مارکتینگ بزرگترین منبع بازگشت سرمایه (ROI) آنها است.
دوست داریم از ایمیل مارکتینگ برای ارائه upsells, cross-sells, add ons هم استفاده کنیم.
کاری که شما انجام میدهید این است به مشتریانی که میدانید علاقهمند به شرکت شما هستند، بر اساس تاریخچه معاملات قبلی آنها توصیه های خاصی را ارائه میدهند .
به هر دلیلی میتوانید به مشتری خود ایمیل بفرستید.
اما بهتر است که مربوط به تجربه شخصی مشتری با محصول شما باشد.
به عنوان مثال، ارسال ایمیل به مشتری پس از خرید برای پیشنهاد add-ons های کالای اصلی خریداری شده، راهی عالی برای افزایش میزان سفارش و بهبود قیف فروش است.
اما لازم نیست ایمیلها بلافاصله پس ثبت سفارش ارسال شوند.
مثالی عالی از آسانا را ببینیم:
این اعلان ایمیل نشان میدهد که:
- آسانا شرکت شما و نیازهای آن را میشناسد.
- راه حلی دارد که به شما امکان میدهد کارتان را با حداکثر کارایی ادامه دهید.
کل قیف فروش سایت فروشگاهی خود را بهینه کنید
از سفر مشتری خود به قیف فروش سایت فروشگاهی نقشهبرداری کنید.
چون این یک راه عالی برای ارزیابی مجدد استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ شما و در نتیجه بهبود قیف فروش است.
غالباً شاهد ایجاد تغییرات ناخوشایند بین ساخت آگاهی و افزایش ملاحظات هستیم.
این مغایرت در یک استراتژی بازاریابی سایت فروشگاهی میتواند به نرخ تبدیل شما صدمه بزند.
اما با ایجاد استراتژیهای بازاریابی با استفاده از قیف فروش میتوانید استراتژی یکپارچه ایجاد کنید که نه تنها مشتری بالقوه را به مشتری ثابت تبدیل میکند؛ بلکه یک مشتری ثابت را به یک مشتری ارجاعدهنده هم ارتقا میدهد و سبب بهبود قیف فروش میشود.